چکیده:
هدف از این پژوهش، طراحی مدل معادلات ساختاری نقش هویت تیمی در بروز مولفههای رفتار شهروندی تماشاگران بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، کلیه تماشاگران بالای 18 سال که به منظور تماشای مسابقات لیگ برتر در خانه والیبال گنبد حضور پیدا می کنند، بودند. از آنجا که حجم جامعه آماری بیش از 5000 نفر بود، نمونه آماری بر اساس جدول مورگان، 375 نفر انتخاب شد و برای جمعآوری دادهها، از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای استفاده شد. برای جمعآوری اطلاعات، از دو پرسشنامه هویت تیمی وان (2006) و رفتار شهروندی گروث (2005) در مقیاس لیکرت و هفت گزینهای استفاده شد. برای اطمینان از روایی پرسشنامه، پرسشنامه اولیه به 10 تن از اساتید رشته مدیریت ورزشی ارائه و با جمعبندی نظرات آنان، پرسشنامه نهایی تنظیم شد. پایایی پرسشنامههای پژوهش، با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامههای هویت تیمی و رفتار شهروندی به ترتیب (84/0 و 89/0) به دست آمد. از روش آماری مدل معادلات ساختاری برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. در بررسی روابط بین متغیرها، خروجیهای نرمافزار آموس20 نشاندهنده مناسب بودن مدل ساختاری بود؛ به طور کلی با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش، انتظار میرود در تیمهایی با هویت بالا، مولفههای رفتار شهروندی در تماشاگران آنان بروز کند.
خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) (به تصویر صفحه مراجعه شود) یافتههای پژوهش نشان میدهد بین هویت ورزشی بازیکنان تیمهای ملی نوجوانان،جوانان و بزرگسالان هندبال ایران تفاوت معنیداری وجود دارد (P-0/026،F-3/861) و براساس نتایج آزمون تعقیبی،این تفاوت میان بازیکنان تیمهای نوجوانان و جوانان مشاهده میشود.
وجود تفاوت میان هویت ورزشی و مؤلفههای درونی آن در بازیکنان تیمهای ملی نوجوانان، جوانان،بزرگسالان و همچنین بالاتر بودن هویت ورزشی بازیکنان تیم ملی نوجوانان میتواند مبین این امر باشد که ورزشکاران نوجوان،در روابط ورزشی خود و متعاقبا آغاز شکلگیری یک هویت،از یک سو توجه و انرژی مثبت بیشتر و از سویی دیگر،انتظارات اجتماعی کمتری را دریافت میکنند و این امر با نتایج پژوهش تسیمسکی و همکاران(2004)و همچنین چزلاک (2004)همخوانی دارد18،5 .
براساس یافتهها،وجود تفاوت میان خرده مقیاس هویت اجتماعی بازیکنان تیمهای ملی نوجوانان و جوانان نشان میدهد؛بازیکنان نوجوان ارزش و اهمیت عاطفی بیشتری برای عضویت خود در گروه قائلاند و این امر را میتوان به شرایط سنی آنان نسبت داد.
ردمن1 در سال 2004 به انجام پژوهشی در مورد ارتباط ورزش با فرهنگ سیاهپوستان پرداخت و نشان داد که واکنشها و عکسالعملهای سیاهپوستان با فاکتورهای فرهنگی ارتباط نزدیکی دارد و میزان این تغییرپذیری و جذب افراد سیاهپوست با فعالیتهای ورزشی براساس آیتمهای پذیرش فرهنگی 11 درصد،زیباییدوستی 31 درصد،رهایی و برانگیختگی 7 درصد و سرمایهگذاری 5 درصد بوده است10 همچنین لویف و رانگ2 (2004)در بررسی انگیزههای اجتماعی تماشاچیان در کرۀ جنوبی،جمعیت سنی بالاتر را به عنوان هدف بازار صنعت ورزشی کره معرفی میکند و نشان میدهد مردم صرفنظر از سن، جنسیت و شغل،به ورزشهای تفریحی علاقهمند بودهاند."