چکیده:
با آغاز جنگ جهانی اول، ایران که در آستانه تقسیم شدن میان روس و انگلیس بود، معجزه آسا نجات یافت و از نو حکومت مشروطه در کشور برقرار گردید. لیکن دولت ایران نتوانست از فضای بازی که در عرصه های داخلی و بین المللی به وجود آمده بود استفاده کند. دولت ایران متوجه این واقعیت نشد که علی رغم کینه و نفرت تاریخی ملت ایران نسبت به روس و انگلیس، مصالح ایران اقتضا می کرد که با این دو دولت متحد شود. دولت ایران به جای اتحاد با روس و انگلیس، اعلان بی طرفی کرد که از سوی عثمانی، انگلیس و روسیه نقض شد و خاک ایران عرصه تاخت و تاز نیروهای متحدین و متفقین گردید. در این میان، وجود دودستگی و اختلاف نظر بین وکلای مجلس، اعضای کابینه و احزاب سیاسی ایران از یک طرف و سرسپردگی احمدشاه و وزرای اصلی او به روس و انگلیس از سوی دیگر، بیش از پیش بر تزلزل و بی ثباتی کابینه ها و گسترش اغتشاش و هرج و مرج در کشور و تضعیف دولت افزود و در نهایت، به توافق سه جانبه روس- انگلیس- ایران در اوت 1916 و تحت الحمایگی ایران انجامید. اما این بار هم معجزه ای به وقوع پیوست و ایران از تجزیه رست؛ این معجزه، انقلاب مارس 1917 روسیه بود.
The beginning of World War I، Miraculously Freed Iran form being divided between Russia and Britain. Unfortunately، however، the Persian Government couldn’t take the advantage of the then politically favorable atmosphere in both domestic and international spheres. The Persian Government، instead of allying itself with Britain and Russia، declared its neutrality. But this neutrality was violated by the Central Powers and the Allies. Meanwhile، the rift within the parliament deputies، the cabinet members، and the political parties-and dependence of Ahmad Shah and his principal ministers on Russia and Britain-caused more cabinets instability and extension of violence and chaos in Iran and culminated in the so called tripartite coalition of Russia-Britain-Iran (August، 1916) and protectorate Persia. It seems that the occurrence of Communist Revolution in Russia their occupation with their revolutionary problems were the miracle that prevented Iran from being divided between the two powers of Britain and Russia.
خلاصه ماشینی:
مستوفیالممالک تصمیم به اتخاذ سیاست بیطرفی گرفت (سپهر، ١٣٣٦: ٨٩ و ٤٦)، ولی با توجه به این که عثمانیها قبایل کرد ساکن مناطق شرقی خاک عثمانی را ترغیب و تحریک میکردند که به روستاهای مسیحینشین ایران که تحت حمایت قشون روس بودند حمله ور شوند، همچنین ، با نگرش به تقویت قوای عثمانی در ایالات مجاور ایران و روسیه از اوت ١٩١٤ (٣٩ :١٩٨٤ ,Olson)، قبل از اعلان رسمی این سیاست ، لازم بود از روسیه و عثمانی پرسش شود که بیطرفی ایران را محترم خواهند شمرد یا خیر.
ب ) تشکیل ارتش ششم عثمانی در بین النهرین از آن جا که به درخواست فرمانده کل قوای بریتانیا در منطقه خلیج فارس و دولت بریتانیا، نیروهای روسیه به فرماندهی ژنرال باراتف در دسامبر ١٩١٥ پیش روی به سوی همدان و کرمانشاه را آغاز کرده بودند تا خطوط ارتباطی ترکها را در دجله تهدید و محورهای ارتباطی آلمان ها را بین ایران و عثمانی قطع نمایند (مجد، ١٣٩٠: ١٧٠) و انگلیسیها نیز قوایی در بصره پیاده کرده و برای حمله به بغداد آماده میشدند، برای جلوگیری از این عملیات و ممانعت از پیوستن قشون روس به نیروهای انگلیس در بین النهرین ، ارتش ششم عثمانی تحت فرماندهی ژنرال فون درگلتس ١ تشکیل گردید (سپهر، ١٣٣٦: ٢٨٠-٢٧٩).
اقدام بسیار مهم دیگر وثوق الدوله در اجرای نیات وزرای مختار روس و انگلیس این بود که در ٢٧ فوریه ١٩١٧، درخواست ویلسن رئیس جمهور آمریکا را برای قطع روابط دیپلماتیک ایران با آلمان و اعلان جنگ به آن کشور رد کرد (مجد، ١٣٩٠: ٣٥٣-٣٣٧).