چکیده:
هدف اصلی نوشتار حاضر بررسی مفهوم قدرت نرم و به کارگیری آن توسط چین می باشد. بنابراین پرسش اصلی مقاله این است که چین از چه ابزارهایی برای گسترش نفوذ و قدرت خود در منطقه جنوب شرق آسیا بهره می گیرد. در پاسخ به پرسش فوق، فرضیه مقاله این است که چین با اتکا به منابع مهم قدرت (سخت و نرم) یعنی افزایش توان اقتصادی (در حوزه قدرت سخت)، اشاعه فرهنگ چینی، دیپلماسی عمومی و سیاست خارجی (در حوزه قدرت نرم) به مقابله با قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای اقدام نموده و موازنه این منطقه را به نفع خود رقم زده است. در این راستا این کشور در حال گسترش و تبلیغ فرهنگ چینی از طریق رسانه ها و با اتکا به توان اقتصادی می باشد. نقش دیپلماسی فعال و سیاست خارجی این کشور نیز در دستیابی به این اهداف بسیار چشمگیر است. دیپلماسی چین در طول دو دهه اخیر توسط مفهوم «خیزش صلح آمیز» و با تاکید بیشتر روی اقتصاد هدایت شده است. و بیشتر روی شاخص های قدرت نرم متمرکز می شود.
The main aim of this article is to investigate the concept and use of soft power by China. Therefore، the main question of this article concerns the means by which China expands its influence and power in Southeast Asia. In an attempt to answer the research question، the hypothesis of the article is that China، by relying on its important sources of power (hard power and soft power)، that is، the expansion of economic power (in hard power field)، the spread of Chinese culture، public diplomacy and foreign policy (in the realm of soft power)، has attempted to compete with regional and trans-regional powers and it has won the regional balance. In this regard، this country is expanding and promoting the Chinese
culture through the media and its reliance on economic power. The role of Chinese Active diplomacy and foreign policy is vital in achieving these goals. Over the last two decades، the Chinese diplomacy has been guided by the concept of "peaceful rise" with more emphasis on economy and has focused on soft power indices.
خلاصه ماشینی:
(Preface :٢٠١١ ,Nye) در آخرین سال های سده بیستم رهبران چین با هدف تغییر و تحول سیاست خارجی خود، تصمیم بر این گرفتند که به جای تکیه بر مسائل نظامی ، بیشتر روی تقویت شاخص های قدرت نرم در سطح جهانی و خصوصا منطقه جنوب شرق آسیا که از پتانسیل های بسیار بالایی برای گسترش در آن برخوردار بود، تاکید نمایند.
با اینکه سیاست اعلامی چین ، عدم دخالت در امور داخلی کشورها معرفی شده ، اما این کشور به صورت بسیار ماهرانه ای اقدام به استفاده از قدرت نرم برای نفوذ در کشورهای دیگر و خصوصا کشورهای منطقه جنوب شرق آسیا١ نموده است .
افزایش قدرت نرم چین در منطقه جنوب شرق آسیا با مشارکت این کشور در سازمان های بین المللی این منطقه آغاز و سپس با کمک های مالی فراوانی که در اختیار این کشورها قرار داد، خصوصا در دوران بحران مالی سال ١٩٩٧ پیگیری شد و در حال حاضر نیز به حوزه های فرهنگی و دیپلماتیک گسترش یافته است .
تحت تأثیر اصلاحاتی که چین در دیپلماسی و سیاست خارجی خود انجام داد، روابط فرهنگی این کشور با بسیاری از کشورهای جنوب شرق آسیا بهبود یافته است .
چین نیز روابط خود را با کشورهای این منطقه بسیار نزدیک کرده و کمک های اقتصادی بسیاری به آنها داده و قدرت نرم خود را نیز در این کشورها گسترش داده است .
کمک های اقتصادی چین در جنوب شرق آسیا بیشتر روی کشورهای فقیرتر این منطقه از قبیل برمه ، کامبوج و لائوس که روابط کمتری نیز با ایالات متحده دارند، متمرکز شده است .