چکیده:
Years of 1330-1332 / 1951-1953 are of great importance for various reasons. One of the important aspects of the mentioned period is Iranian nation's movement for nationalizing oil، and reaction of the United States of America against it. This article، by an emphasis on the national interest of the United States، is going to review the factors that changed America's approach towards the nationalization of the oil industry and the removal of Mosadaq as the Iranian prime minister. Unlike the well-known thought، the reason does not seem to be the fear of growing power of communism in Iran، but the main factor is Iran's strategic position، and USA’s craving for a share of oil. This main objective of this paper is to documentary focus on the nationalization of Oil industry in Iran during the era of Dr. Mosadaq and how the United States interest in the region placed the USA on the side of the United Kingdom in the removal of Mosadaq from power.
خلاصه ماشینی:
com *** کارشناس ارشد علوم سياسي، گرايش مطالعات ايران ، دانشکده حقوق و علوم سياسي، دانشگاه تهران 67 مقدمه در مورد رابطه ايران و آمريکا در دوره مصدق در ذيل وقايع سياسي اين دوره ، نوشته ها و تحقيقات قابل توجهي منتشر شده است ، اما از آن جا که اسناد سازمان سيا و وزارت خارجه آمريکا چند سال پيش چاپ و ترجمه شده است و نيز با توجه به تحقيقات جديد درباره سياست خارجه آمريکا در دوره مورد بحث ، ضرورت انجام پژوهش جديد در اين زمينه لازم به نظر ميرسد.
از اين رو وزارت خارجه آمريکا در ١٠ مه ١٩٥١/ ٢٠ ارديبهشت ١٣٣٠ طي تلگرافي براي سفير خود در ايران ، احساس خطري که متوجه منافع آمريکا بود به گريدي انتقال داد: «وزارت امور خارجه امکان اجراي سياست «بيطرفي» از سوي مصدق ، هماهنگي با شيوه انديشيدن و نگرش عمومي وي نسبت به حضور هيأت هاي نمايندگي خارجي در ايران را به عنوان جديترين خطر تلقي ميکند چه ، وي ممکن است دست به اقدامي بزند و تحقق هدف هاي برنامه ايالات متحده را در ايران مشکل يا ناممکن سازد...
خود ترومن اقرار کرده بود که «اگر ايرانيها موفق شوند نقشه خود را عملي سازند در آن صورت ونزوئلا و ديگر کشورها که ما براي تأمين نفت خود به آن ها متکي هستيم ، همين کار را خواهند کرد و اين خطر بزرگي است که در مناقشه ايران و انگلستان وجود دارد» (بيل و راجر لوييس ، ١٣٦٨: ٤٤٠-٤٣٩) اين برداشت را از اعلاميه تعيين خط مشي برنامه ريزي شده توسط شوراي امنيت ملي آمريکا به تاريخ ٢٧ ژوئن / ٥ تير ميتوان دريافت : «براي ايالات متحده ، حفظ استقلال و حاکميت ملت ايران و بستگي استوار آن با جهان آزاد اهميت حياتي دارد...