چکیده:
امتیاز نفت ایران از سوی مظفرالدین شاه در سال ١٩٠١م به مدت ٦٠ سال به ویلیام ناکس دارسی واگذار شد. با اجرای عملیات اکتشاف نفت در منطقه چاه سرخ قصرشیرین و سپس در منطقه مسجد سلیمان ، مذاکراتی با شرکت نفت دارسی صورت گرفت و بدنبال آن در سال ١٩٠٩م شرکت نفت ایران و انگلیس به ثبت رسید. با وقوع جنگ جهانی اول ، شرکت دارسی سهم منافع ایران را به بهانه بحران اقتصاد جهانی کاهش داد و زمینه اختلاف میان دو دولت را فراهم کرد تا جایی که رضا شاه پرونده نفت را سوزاند. این عمل موجب شکایت شرکت دارسی به جامعه ملل متحد شد که با رایزانیها و مذاکرات بسیار از جانب شورای ملل بار دیگر دولت ایران و شرکت نفت انگلیس امتیاز نامه ی جدید در آوریل ١٩٢٣ در ٢٧ ماده به تصویب و تایید مجلس نهم شورای ملی و رضا شاه رساندند. لذا پژوهش حاضر در پی آن است با تکیه بر سندی نویافته عدم پایبندی شرکت نفت را به تعهدات خود براساس قرارداد دارسی تحلیل و بررسی کند.
خلاصه ماشینی:
"از جمله موظف بوده است جهت کشف مواد نفتی در تمام گستره ارضی کشور ایران تجسسات اکتشافی لازمه را معمول داده و در صورت وجود نفت امکانات استخراج ، توسعه ، صدور و فروش مواد نفتی و مشتقات آن را فراهم نماید، در حالیکه شرکت انجام عملیات موردبحث را فقط و صرفا منحصر به چند چاه در ایالت خوزستان کرده و در سایر موارد مرتکب قصور بسیار شده این مورد خلاف نص صریح مواد قرارداد بوده و بهترین دلیل بر عدم انجام تعهدات کمپانی است ، ضمنا مفاد سایر بندها نیز حاکی است که تصور شرکت مبنای عدم استفاده از مزایا و فرآورده های کارخانجاتی / خواهند بود که مطابق ماده دوم کنترات میبایست در خاک ایران ساخته میشد و امر لوله کشی و تصفیه و سایر موارد مرتبت بر آن را در بر میگرفت .
مطابق ماده نهم شرکت متعهد بوده است یک یا چند شرکت نفتی در جهت اخذ امتیاز و منافع دایرکند اینک چنانچه شرکت نفتی موصل را مشمول این ماده بدانیم ، قطعا ایران بایستی از منافع حاصله از فعالیت های شرکت نفتی موصل بهره مند گردد و اگر ادعای شرکت آن است که تأسیسات نفتی موصل خارج از این قاعده هست ، کمپانی به چه حق ، سرمایه های خود را درعرصه فعالیت های آن به کارگرفته است و بر این اساس که برابر ماده دهم ایران حق دریافت صدی شانزده از منافع کمپانی ایران و / انگلیس و دیگر کمپانیهای را که تاسیس خواهد کرد داشته ، پرسش این است برابر ماده دهم قرارداد، شرکت ایران را در منافع دیگر کمپانیها شریک و سهیم دانسته است و به همین ترتیب موارد مهم و به حق دیگری مترتب بر مدلول قرارداد با شرکت مرتبط دانسته شده که هر یک خطا، خسارت و قصوری را به ظاهر متوجه کمپانی میکند و لذا چنین موارد مستمسک لازم را درست یا ناصحیح در اختیار رضا شاه قرار میدهد تا بنا به آنچه مخبرالسلطنه در خاطراتش گفته ؛ شب زمستان بود و بخاری هیزمی روشن ، شاه وارد شد، دوسیه نفت را در آن انداخت ."