چکیده:
آن گاه که انسان با بلا و خطر مواجه می شود، سراغ خدای متعال می رود و از او یاری می طلبد. یاری از خداوند در تنگناها و گرفتاری ها، ناشی از ضعف ایمان انسان است؛ انسان موحد واقعی همواره و در هر حال، به خدای متعال نیازمند و از او یاری می جوید. امام سجاد علیه السلام در این فراز از دعا به خدا اعتصام می جویند، نه برای ضرر دنیوی، و یا عذاب اخروی؛ چون خود را همواره نیازمند او می بیند. حضرت با نهایت خضوع و تواضع، به فرشتگان و بندگان صالح خداوند توسل جسته، از خدا می خواهد که به حق آنان برایشان منت نهند. این مقاله به شرح تفصیلی این موضوع می پردازد.
خلاصه ماشینی:
"همین راز وارگی روح انسانی موجب شده است تا حکیمان، فیلسوفان و عارفان مسلمان، در بیان چگونگی آن، به تشبیه نفس آدمی به پرنده و هبوط بیاختیار آن در عالم سفلای تن و گرفتار آمدن آن همچون مرغ در قفس و دام متوسل شوند.
3. نمادپردازی در قصیدهی عینیه و آثار عرفا تشبیه روح انسان به هیأت پرندهای که از عالم بالا هبوط میکند و در دام تن و قفس جسمانی گرفتار میآید، از موضوعات بسیار کهن در ادبیات دینی و عرفانی جهان است.
(حلبی، 1360: 86) حکیم سنائی، تعالی روح انسان و هبوط آن را از عالم علوی در تن خاکی، در پرتو امر الهی چنین بیان می کند: سوی پستی رسیدم از بالا حلقه در گوش ز اهبطوا منها (سنایی، 1348: 183) حکیم سنایی در جای دیگر تن را مایهی زیان جان آدمی تلقی کرده و در بیان شرافت نفس میگوید: تن زجان یافت رنگ و بوی خطر تن بیجـان چو نی بود بیبر جسم بیجان بهسان خاک انگار ور چه عالیست چون مغاک انگار بیروانی شریف و جانی پاک چه بود جسم جز مشتی خاک خاک را مرتبت ز روح بود ورنه بیروح خاک نوح بود (سنائی، 1368: 376 و 377) شیخ عطار در منطقالطیر، تمثیلهای فراوانی را با مضمون هبوط نفس و اسارت آن در دام تن بیان میکند."