چکیده:
به استناد تغییرات ساختاری جدید در نظام آموزشی ایران در قالب 6-3-3 که از سال تحصیلی 91-1390 به اجرا در آمده است، تالیف جدید کتاب های درسی نیز در برنامه کاری وزارت آموزش و پرورش قرار گرفته است. در راستای این تحولات، پژوهش حاضر به منظور دستیابی به نظرات معلمان ریاضی دوره راهنمایی تحصیلی، به عنوان مجریان اصلی دوره، انجام شد تا تصویری واقعبینانه و روشن از شرایط موجود، در اختیار برنامه ریزان و مولفان کتاب های جدید ریاضی قرار دهد. ارزشیابی در این پژوهش بهم عنای شناسایی وضع موجود و داوری درباره فاصله بین وضع موجود و وضع مطلوب در نظر گرفته شده است. متغیرهای مورد مطالعه در این پژوهش عبارتاند از: میزان آگاهی و شناخت معلمان از اهداف، محتوا و سایر عناصر برنامه درسی ریاضی، نظر معلمان در مورد برنامه و کتاب ریاضی، روشهای یاددهی- یادگیری، گردش کار و فرایند تدریس معلمان و مشکلات اجرایی برنامه و مواد آموزشی آن. اطلاعات مورد نیاز جهت بررسی این متغیرها از طریق پرسش نامه های نظرسنجی از معلمان، فرم های مصاحبه و جلسات هم اندیشی جمع آوری شد. برای توصیف اطلاعات جمعآوریشده در این مطالعه از روشهای آمار توصیفی و برای تحلیل استنباطی از آزمون بی پارامتری تفاوت نسبت صفت در یک جامعه با یک نسبت معین و آزمون پارامتری t و z تک نمونهای استفاده شد. اطلاعات گردآوری شده از طریق جلسات هم اندیشی و مصاحبه ها نیز پس از تحلیل، مقوله بندی و تلخیص، در راستای تکمیل، توسعه و تفسیر اطلاعات کمی گردآوری شده مورد استفاده قرار گرفت. یافته های ارزشیابی حاضر، حاکی از وجود فاصله و ناهماهنگی بین سطوح مختلف برنامه درسی ریاضی دوره راهنمایی تحصیلی است. براساس اطلاعات گردآوری شده، یکی از عمده ترین دلایل شکاف موجود ناهم خوانی رویکرد و اهداف این برنامه با واقعیت محیط های آموزشی شامل تخصص، فرهنگ و باور آموزشی معلمان، نیاز دانش آموزان، محتوای کتابهای درسی ریاضی، روش های ارزشیابی، فضای کلاس درس و زمان آموزش است [1].