چکیده:
بخشودگی، بهمنزله یک سازه روانشناختی و فضیلتی اخلاقی، به دلیل مزایای آن در حوزههایفردی و خانوادگی، مدتی است موضوع مطالعات گسترده میدانی در غرب قرار گرفته و خاستگاه آن،باورهای دینی قلمداد شده است. در اسلام، این سازه از ابعاد مختلفی مورد توجه قرار گرفته است.این نوشتار، با روش توصیفی ـ تحلیلی، به بررسی بخشودگی در ادبیات اسلامی و روانشناسیمیپردازد. همچنین با مقایسه کیفیت پرداختن این دو حوزه به مقوله مزبور، به ارائه الگویی نظریاز رویکرد اسلام به بخشودگی همت گمارده است. نتایج نشان داد بخشودگی در آموزههای اسلامیبا توجه به مقتضیات زمان و موقعیت، چند بعدی بوده، سطوح بخشودگی با توجه به درجات ایمانو تقوا در افراد متفاوت میباشد. نیز با توجه به گستره خطا، انگیزه فرد خاطی و پیامد بخشودگی، ازدو بعد ممدوح و مذموم برخوردار است. مطالعه ابعاد و سطوح بخشودگی در آموزههای اسلامی وتبدیل آن به یک الگوی نظری میتواند زمینهای برای کاربرد و آزمون آن در مطالعات تجربی دربستر فرهنگ ایرانی-اسلامی فراهم نماید
خلاصه ماشینی:
"اگر کودک در سن خاصی که باید با اسباببازیسرگرم شود و بهطور طبیعی باید نیاز خود را از اینطریق تأمین کند، این نیاز را فراموش کند و برحسبعادت گذشته خود، بهجای بازی کردن، پستانک دردهانش قرار دهد و بمکد، و هرچند پدر و مادر او رااز آن عادت زشت بازدارند، حاضر نشود آن عادترا کنار بگذارد و از آن کار لذت برد، بیتردید لذتیکه عاید او میشود، طبیعی و متناسب با نیاز اونیست، بلکه ناشی از عادتی است که از گذشته در اوباقی مانده است.
ضرورت تناسب دلبستگیها با شأن و شخصیتفرد چنانکه شخص برخوردار از شأن و اعتبار والایاجتماعی، حاضر نمیشود به کاری اشتغال یابد کهدرخور افراد فرودست جامعه است و خجالتمیکشد که وقتش را صرف چنان کاری کند، کسی کهبه مراتب عالی معرفت الهی دست یافته و لذتارتباط با خداوند را چشیده است، در شأن خودنمیبیند که کاری را برای لذت مادیاش انجام دهد.
کسی که به معرفت الهی نائل شودو حقایق را بشناسد و به شأن و مقام الهی و انسانیخود آگاه شود و دریابد که کارهای فرومایه دنیویمتناسب با شأن و ارزشی که خداوند به او بخشیدهنیست و توجه یابد که حیف است ذهن و فکر خود راصرف امور پوچ دنیایی کند، از اینکه وقت و عمرخود را صرف کارهایی کرده که متناسب با مقامانسانی او نیست، خجالت میکشد و بر خسارتی کهبه خودش زده است، تأسف میخورد."