چکیده:
نیک می دانیم مقوله ی «سبک زندگی» از دهه ی 1970 به این سو توجه ناظران و تحلیل گران علوم اجتماعی و سیاسی را به خود جلب کرده است. امری که بر انواع الگوهای رایج مصرف و بهره گیری از مواد و کالاهای نمادین در میان گروه ها و طبقات مختلف اجتماعی دلالت دارد. به نظر می رسد تحولات رخداده در دو دهه ی اخیر در زمینه های اقتصادی و فرهنگی که با روند جهانی شدن ها نیز تشدید شده است، گفتمان انقلاب اسلامی در ایران به ویژه در عرصه ی فرهنگ و مختصات آن در زمینه ی سبک زندگی، نگاه های ناظران و اصحاب سیاست را به خود معطوف نمود. از این رو، نویسنده در مقاله ی پیش رو، بر آن است به تحلیل این مفروضه ی بنیادین خود بپردازد که در چارچوب «جهان زیست ایرانی» که خود تا حد وسیعی وامدار گفتمان انقلاب اسلامی است، چه شکل و شیوه ای از سبک زندگی معنا و مصداق پیدا می کند؟ بر این اساس جهان زیست ایرانی، در پیوند با اهمیت نهادمند شدن سبک زندگی دارای سه مشخصه ی بنیادین است: ا) سنت مداری ایرانی، 2) سنت مداری اسلامی و 3) پویایی نوگرایی ناشی از پیوند با محیط بیرونی. مقاله ی حاضر ابتدا با استفاده از نظریه ساخت یابی آنتونی گیدنز به توضیح رابطه ی موجود میان جهان زیست و سبک زندگی می پردازد و در بخش بعدی نتایج این امر را در نهادمندی سبک زندگی در جهان زیست ایرانی مورد بررسی قرار می گیرد.نیک می دانیم مقوله ی «سبک زندگی» از دهه ی ١٩٧٠ به این سو توجه ناظران و تحلیل گران علوم اجتماعی و سیاسی را به خود جلب کرده است . امری که بر انواع الگوهای رایج مصرف و بهره گیری از مواد و کالاهای نمادین در میان گروه ها و طبقات مختلف اجتماعی دلالت دارد. به نظر می رسد تحولات رخداده در دو دهه ی اخیر در زمینه های اقتصادی و فرهنگی که با روند جهانی شدن ها نیز تشدید شده است ، گفتمان انقلاب اسلامی در ایران به ویژه در عرصه ی فرهنگ و مختصات آن در زمینه ی سبک زندگی، نگاه های ناظران و اصحاب سیاست را به خود معطوف نمود. از این رو، نویسنده در مقاله ی پیش رو، بر آن است به تحلیل این مفروضه ی بنیادین خود بپردازد که در چارچوب «جهان زیست ایرانی» که خود تا حد وسیعی وامدار گفتمان انقلاب اسلامی است ، چه شکل و شیوه ای از سبک زندگی معنا و مصداق پیدا می کند؟ بر این اساس جهان زیست ایرانی، در پیوند با اهمیت نهادمند شدن سبک زندگی دارای سه مشخصه ی بنیادین است : ا) سنت مداری ایرانی، ٢) سنت مداری اسلامی و ٣) پویایی نوگرایی ناشی از پیوند با محیط بیرونی. مقاله ی حاضر ابتدا با استفاده از نظریه ساخت یابی آنتونی گیدنز به توضیح رابطه ی موجود میان جهان زیست و سبک زندگی می پردازد و در بخش بعدی نتایج این امر را در نهادمندی سبک زندگی در جهان زیست ایرانی مورد بررسی قرار می گیرد.
خلاصه ماشینی:
"پرسش های مطروحه عبارت اند از : ماهیت جهان زیست کشورها در عصر رسانه ای چگونه خواهد بود؟ افراد در عصر کنونی چه دیدگاهی نسبت به جهان زیست خود دارند؟ چه وجوه تشابه و تفاوتی میان جهان زیست اجتماع و جهان زیست افراد وجود دارد؟ ماهیت جهان زیست ایرانی به عنوان یک کشور با سابقه اسلامی و در عین حال مدرن به چه ترتیبی است ؟ از این رو نویسندگان مقاله در برابر پرسش اصلی ویژگیهای جهان زیست ایرانی- اسلامی به بررسی و تحلیل این مهم خواهند پرداخت که اثرات این مقوله بر بافت و ساخت نهادمندی سبک زندگی ایرانیان چگونه خواهد بود؟ از آنجا که بررسی این دو متغیر (جهان زیست و نهادمندی سبک زندگی) نیازمند الگویی از روابط اجتماعی است که در آن نقش زبان ، مذهب ، اسطوره ، هنر و فرهنگ مطرح میشود، ما از چارچوب نظری ساخت یابی 1 گیدنز استفاده میکنیم تا شاید به قول ژاک دریدا از «ساخت یابی ساخت » مقوله مهمی چون ماهیت سبک زندگی ایرانی آگاهی بهتری کسب کنیم .
به زعم ما اگر این رابطه دو سویگی را در ساخت یابی مورد توجه قرار دهیم و تقسیم بندی سه گانه ای گیدنز از انواع جوامع را در هم در ذهن داشته باشیم فضای بهتری برای نسبت این چارچوب نظری با ماهیت جهان زیست ایرانی و اثرات آن بر دامنه انتخاب های سبک زندگی پیدا خواهیم کرد."