چکیده:
قاعده وجوب هدایت در اندیشههای کلامی شیعه نقشی کلیدی دارد که پیشتر در نوشتهای مستقل به آن اشاره شد، اما نقش پررنگ این قاعده در مباحث مهدویت کاملا مغفول مانده است. بسیاری از مسائل مهدویت با این قاعده ربطی وثیق دارند و توجه به این قاعده میتواند به تحلیلی متفاوت از این مسئلهها و پاسخی عمیق و کاربردی بیانجامد؛ تحلیل و پاسخی که کلام اهل بیت نیز مؤید آن است. در این مسیر، تحلیل دوباره برخی از مهمترین مسائل مهدویت و نسبتسنجی آن با قاعده وجوب هدایت، نقطه آغاز مناسبی است برای روشن شدن نقش پررنگ قاعده وجوب هدایت. گام دوم، ارائه تحلیلی است دقیقتر از قاعده وجوب هدایت و نتایج آن در عرصههای مختلف. بررسی نتایج به دست آمده در پرتو روایات اهل بیت میتواند سنجهای باشد بر درستی نتایج و تکملهای باشد بر بهرههای مستفاد از تحلیلهای کلامی.
The necessity of guidance rule plays a key role in the Shiite theological ideas that was mentioned earlier in an independent article; however، its potentially significant role in the discussions of Mahdaviyyat is totally neglected. Many issues in Messianism are relevant to this rule and can be applied to a different analysis of the issues and take an applied and deep response، This analysis and response is also confirmed by the words of an Imams. In this way، the analysis of some of the most important issues of Messianism and their relationship to the necessity of guidance rule is a good starting point to clarify such a significant role.
The second step is providing a detailed analysis of the necessity of guidance rule and its results in different areas. Analysing the results in the light of Imam's accounts can be an assessment of the accuracy of results and an introduction to the verbal analyses.
خلاصه ماشینی:
"آیا این سخنان پذیرفتنی است و میتوان ادله حجیت خبر واحد را در چنین مواردی مستند قرار داد و با مطالب نقل شده همان رفتاری را کرد که با روایات معصومان انجام میدهیم؟ هـ) مشاهده امام افراد بسیاری در عصر غیبت از توفیق مشاهده از حضرت حجت سخن گفتهاند.
البته وجود رؤیاهای صادقه و همچنین برخی روایات باعث شده است ادعای اعتبار این قبیل رؤیاها در خور بررسی بیشتر باشد؛ 1 روایاتی که دیدن پیامبر و معصومان را در رؤیا مواجههای واقعی با ایشان تلقی کردهاند: عن أبی الحسن علی بن موسی الرضا( أنه قال له رجل من أهل خراسان یا ابن رسول الله رأیت رسول الله( فی المنام کأنه یقول لی کیف أنتم إذا دفن فی أرضکم بضعتی و استحفظتم ودیعتی و غیب فی ثراکم نجمی فقال الرضا( أنا المدفون فی أرضکم و أنا بضعة من نبیکم و أنا الودیعة و النجم ألا فمن زارنی و هو یعرف ما أوجب الله تبارک و تعالی من حقی و طاعتی فأنا و آبائی شفعاؤه یوم القیامة و من کنا شفعاءه یوم القیامة نجا و لو کان علیه مثل وزر الثقلین الجن و الإنس و لقد حدثنی أبی عن جدی عن أبیه ع أن رسول الله( قال من رآنی فی منامه فقد رآنی لأن الشیطان لا یتمثل فی صورتی و لا فی صورة أحد من أوصیائی و لا فی صورة أحد من شیعتهم و إن الرؤیا الصادقة جزء من سبعین جزءا من النبوة."