چکیده:
که شیخ طوسی آن را دویست سال بعد از شهادت امام عسکری( مطرح کرده است و نمیتواند راهی برای اثبات وجود امام زمان( باشد. بر اساس این تحقیق، علمای شیعه از زمان سعدبن عبدالله اشعری قمی که تقریبا معاصر با امام عسکری( است، برای اثبات امامت امام زمان( به این احادیث استدلال کردهاند. این احادیث نیز خبر واحد نیستند و آنچه کاتب در مورد دلیل امامت عبدالله افطح بیان میکند، درست نیست.این پژوهش که به دنبال تحلیلی دینی درباره فرهنگ انتظار در جامعه زمینهساز ظهور است، جامعه آماری خود را دانشآموزان پسر مدارس راهنمایی ناحیه 4 شهر شیراز قرار داده است. روش پژوهش نیز به صورت نمونهگیری تصادفی طبقهبندی شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و روش آن، توصیفی و پیمایشی است. در این پژوهش، مباحث نظری با استفاده از منابع کتابخانهای و مقالههای مختلف مرتبط با موضوع پژوهش گردآوری شده است. در روش میدانی نیز پرسشنامه، جمعآوری و پس از آن، روی اطلاعات نهایی تجزیه و تحلیل صورت گرفته است. برای تحلیل استنباطی دادههای به دست آمده، از ابزار اندازهگیری آزمون میانگین یک جامعه آماری برای مناسب بودن یا نبودن وضعیت فرهنگ انتظار و ابعاد آن در جامعه آماری مورد نظر استفاده شده است. همچنین آزمون فریدمن برای رتبهبندی ابعاد این موضوع و شناسایی اولویتبندی از نظر مخاطبان به کار رفته است. به طور کلی، نتایج تحقیق نشان میدهد که وضعیت مؤلفههای فرهنگ انتظار در جامعه مورد نظر در حد متوسط قرار دارد.
Discussion of Imamate and particularly the Imam of the Time is an important issue and one of the major Shiite tenets، in a way that what distinguishes Shiite from other Islamic religions is the belief in the existence of Imam's birth and existence. One of the important responsibilities of the Shiites is defending this fundamental belief and one way of defending the faith، is to adhere to traditions that do not allow Imamate of two brothers after Imam Hassan and Imam Hussein (PBUH).
From early on، there were people who have always raised doubts even unfounded، and have questioned the existence and the birth of this Imam which is like a rising sun. This paper also attempts to prove the existence of the ، the Imam Mahdi with an analytical method، referring to the traditions of disallowing Imamate of two brothers after Imam Hassan and Imam Hussein (PBUH)، and specifically respond to some doubts about the Imam Mahdi that Ahmad Katib، the author of Al-Imam Al-Mahdi : A Historical Fact or a Philosophical Hypothesis (Ahmad al Katib، 2007)، have raised in denying the existence of Imam Mahdi (PBUH).
Claims made by al Katib، are based on the argument he made about the traditions related to the lack of licensing Imamate of two brothers، that only Sheikh Tusi have raised two hundred years after the martyrdom of Imam Hassan Askary (the father of Imam Mahdi) and thus، he claims، cannot be a way to prove the existence of the Imam. Based on this current research، Shia scholars such as Ashari Ghomi (of Qom) have quoted those traditions in defence of existence and argued for it from earlier on، almost contemporarily with Imam Askary،. Thus، these traditions are not singularly referenced. Moreover، traditions also ascribed to the Imamate of Abdullah Aftah، which he claims، are not true.
خلاصه ماشینی:
"(ابن بابویه، 1395: ج1: 183) شیخ طوسی نیز به روایت عدم جواز امامت دو برادر تمسک جسته و معتقد است: مشهور بین مذهب امامیه که هیچ اختلافی هم در آن وجود ندارد و اجماعی است، این موضوع است که امامت اخوین بعد از امام حسن و امام حسین( جایز نیست.
(صدوق، 1395: ج1: 425) نظیر همین روایت در کتابهای بزرگان دیگری همچون ابن عطیه (ابن عطیه، 1423: ج2: 594) و فتال نیشابوری (فتال نیشابوری، 1375: ج2: 257) و پس از ایشان، علامه مجلسی (مجلسی، 1403: ج52: 223) نیز بیان شده است که نشان میدهد آنان نیز به این موضوع اعتقاد داشتند و میدانستند که از دیرباز، یکی از راههای اثبات امامت امام زمان(، تمسک به روایات عدم جواز امامت اخوین است که حکیمه خاتون، عمه امام زمان( مطرح کرده است.
(خصیبی، 1419ق: 391) با اینکه در اصل کتاب هدایه الکبری مناقشه است و برای صحیح بودن آن باید سند ارائه کرد، ولی به دلیل اینکه خود کاتب به این کتاب استناد کرده است، ما نیز شاهد مثال خود را از این کتاب نقل کردیم تا برای نویسنده آشکار شود مردم قم: حتی در زمان وفات امام عسکری( از عدم جواز امامت دو برادر اطلاع داشتند و این سخن، مطلب جدیدی نیست.
آنچه کاتب به عنوان بحران فکری مطرح میکند، واقعیت ندارد و تنها زاییده تخیل اوست؛ زیرا بر اساس شواهد تاریخی که در قدیمیترین و معتبرترین منابع ذکر گردیده، شیعه واقعی هیچ گاه بعد از شهادت امام عسکری( به دلیل ندانستن تکلیف جانشین امام بعد از ایشان دچار پراکندگی نشده است آن هم با این استدلال که روایت عدم جواز امامت اخوین پس از امام حسن و امام حسین( را نشنیده و امامت جعفر را پذیرفته باشد."