چکیده:
مفهوم امامت بر پایه قرآن و روایات، مقام وجوب اطاعت و دارا شدن حق امر و نهی است. برخی عالمان و مفسران شیعه با تاکید بر بعد تشریعی امامت، معنای آن را افتراض طاعت دانسته اند و در مقابل شماری از اندیشمندان بعد تکوینی امامت را برجسته کرده و معنای آن را نوعی تصرف تکوینی در قلوب بندگان خدا و هدایت و ایصال آنان به مطلوب شمرده اند. نگارنده با بررسی تطبیقی مفهوم امامت با تاکید بر دیدگاه دو اندیشمند معاصر ـ یعنی آیهالله جعفر سبحانی به عنوان نماینده دیدگاه نخست و علامه سیدمحمدحسین طباطبایی به عنوان نماینده دیدگاه دوم ـ چنین نتیجه گرفته است که دیدگاه آیهالله سبحانی با ظواهرـ و بلکه با نصوص ـ قرآن و روایات سازگارتر است.
خلاصه ماشینی:
"بر همین اساس ، آیت الله شیخ جعفر سبحانی پس از طرح نظریه علامه طباطبائی در مفهوم امامت ، ذیل عنوان «پایه استواری این نظریه » مینویسد: در اینکه برخی از شخصیت های والا میتوانند علاوه بر هدایت تشریعی، دارای هدایت تکوینی گردند سخنی نیست ، هرچند اثبات آن ، نیاز به دلیل قطعی دارد، ولی تفسیر امام به کسی که دارای چنین هدایت تکوینی است شاهد روشن ندارد.
ایشان در برابر سخن علامه طباطبایی تصریح میکند که تفسیر امام به «سرپرست جامعه » و یا مطاع و لازم الاتباع بودن و یا اسوه و الگو بودن - به طوری که رفتار و گفتار مأموم باید طبق رفتار و گفتار امام باشد- معنای مبتذلی نیست که بعدا بر کلمه عارض شده باشد، در حالی که حضرت علی٧ میفرماید: «والامامة نظاما للامة »: امامت مایه انتظام جامعه میباشد» [نهج البلاغه فیض الاسلام : کلمات قصار، شماره ٢٢٤] از نظر آیت الله سبحانی این سخن علامه که میفرماید: «هر پیامبری پیش از ارتقاء به مقام امامت مطاع بوده و مطاع بودن از لوازم «نبوت » است ».
چندان استوار نیست ؛ زیرا به اعتقاد ایشان ، هیچ نبی و پیامبری از آن نظر که پیامبر بود، مطاع نبود، بلکه آنگاه «مطاع » میگردد که دارای مقام امامت بشود و اگر در آیه «وما ارسلنا من رسول الا لیطاع باذن الله » برای «رسول » اطاعتی میشمارد، مقصود «اطاعت خدا» است نه اطاعت خود رسول ، به گواه «باذن الله » (سبحانی، ١٤٢٥، ٥: ٢٤١-٢٤٣) نتیجه گیری در این مقاله تلاش کردیم تا نشان دهیم که مفهوم امامت بر پایه قرآن و روایات ، مقام وجوب اطاعت و دارا شدن حق امر و نهی است ."