چکیده:
آیین مانوی که ازسوی مانی بنیان نهاده شد، آیینی است گنوسی که جزء فرقه های عرفانی به شمار میرود. اصل اساسی این آیین، هبوط روح از عالم علوی و گرفتاری آن در عالم ماده است، و رسالت انسان در این دنیا این است که با زهد و امساک از این دنیای پلید مادی دست بردارد تا با پاکی باطن، روح علوی گرفتار خود را از آن نجات بخشد. آرا و عقاید مانوی در میان فرقه های اسلامی نیز تاثیراتی برجای نهاده که این تاثیر را در میان صوفیان مسلمان بارزتر دانسته اند. علاوه برآن میان عقاید مانوی و آرای عرفانی اسلامی، مشترکات و مشابهاتی به چشم می خورد. در این پژوهش ابتدا تحقیقی در زمینه مانویت و عقاید آن صورت گرفته و پس از آن به بررسی تاثیر مانویت بر آداب و رسوم صوفیان پرداخته شده و مقایسه ای تطبیقی میان عقاید و آرای مانوی و عقاید عارفان مسلمان صورت گرفته است.
خلاصه ماشینی:
طبق عقاید نجات شناسی مانوی ارواح پاک و اجزای نور که در وجود انسان ها و در زمین خاکی محبوس مانده پس از مرگ آن ها به ماه میرود و تا پانزده روز ماه نمو میکند و آن گاه ارواح که در ماه هستند توسط خورشید تصفیه میشوند و در ستون عظمت جمع میگردند و بدین گونه نور ماه پانزده روز کاسته میشود (تقیزاده ، ١٣٨٣: ٦٤).
اهل حق نیز که از روی مسامحه علی اللهی خوانده میشوند درحقیقت فرقه ای عرفانی بوده اند که عناصری از آیین مانویت در عقاید آنان راه یافته است (زرین کوب ، ١٣٨٩: ٩٧)، و اباحی گری را عده ای تأثیرپذیرفته از کیش مانوی میدانند.
تقی زاده در مطالعات خود در زمینۀ مانی شناسی به این نکته اشاره کرده که بسیاری از تعالیم صوفیه شباهت به آداب مانویان دارد و بعید نیست که یکی از ریشه های تصوف ، طریقه های گنوستیک و ازآن جمله کیش مانوی بوده باشد (تقیزاده ، ١٣٨٣: ٣٣٣).
(16-6 :1375 به عقیدة مانویان انسان پس از چشیدن میوة معرفت ، راه نجات خود را خواهد شناخت و باید تمام نیروی خود را صرف پاک کردن روح از آلودگیها و علایق مادی کند و به وسیلۀ امساک و خودداری از لذت های دنیوی، نور و مایۀ الهی که در وجود اوست ، از بند مادیات رها کند تا ذرات نور حبس شده در عالم ماده را نجات بخشد.
در اساطیر مانوی چون شهریار تاریکی موفق شده بود که بخشی از نور الهی را در خود زندانی کند، انسان عالم صغیری شد که همچون عالم کبیر دو اصل خیر و شر در آن در مقیاس کوچک و خلاصه وجود داشت .