چکیده:
یکی از مسئله های مهم و مرتبط با اراده الهی، عمومیت اراده است. صدرالمتالهین اراده خداوند را فراگیر می داند و عینیت صفات با ذات، قاعده «بسیط الحقیقه» و تبیین ویژه وی از علیت، مبانی این دیدگاه او به شمار می روند. یکی از مهم ترین چالش های این نظریه، ناسازگاری آن با برخی آیات و روایات و نیز اختیار داشتن انسان است. ملاصدرا در پاسخ به این اشکالات، گاه براساس نظر مشهور مشی کرده است؛ اما با تامل بیشتر می توان دیدگاه ویژه او را دراین باره، که مبتنی بر نوعی وحدت وجود است، به دست آورد.
One of the important problems related to Gods will is its prevalence. For Sadra، Gods will is pervasive and objectivity of the traits with essence، the rule of basit al - haqiqah and his particular explication on causality are considered as his principles of this viewpoint. One of the most challenges of this theory is its incompatibility with some verses، narrations and human free will. To solve these problems، on some occasions، Sadra has taken his policy based on the famous opinion; however، deeper reflection could reveal his particular viewpoint in this regard which is rooted from a kind of pantheism.
خلاصه ماشینی:
"اشکال نخست: عدم تعین فاعل حقیقی ملاصدرا پس از مطرح کردن دیدگاه راسخان در علم، به مطلبی اشاره میکند که میتوان آن را پاسخ به این اشکال مقدر دانست که: در چنین دیدگاهی، فعل حقیقتا به کدام فاعل منسوب است؟ به عبارت دیگر، فاعل حقیقی کیست، انسان یا خداوند؟ اگر منسوب به انسان باشد، دیگر اراده الهی مطلق نخواهد بود و اگر منسوب به خداوند باشد، دچار جبر خواهیم شد.
پیشفرض این مسئله آن است که لفظ برای تمام معانی خود وضع شده است و بنابراین استعمال در هر کدام از آن معانی، استعمال لفظ در معنای موضوعله خواهد بود که بهمعنای حقیقی بودن است؛ اما در این صورت، با دو مشکل مواجه خواهیم شد: نخست اینکه این پیشفرض، ملاک جدید استعمال، یعنی مطابقت لفظ با مراد متکلم را بیفایده خواهد ساخت؛ زیرا در واقع بازگشت معنای حقیقی به همان استعمال در معنای موضوعله است، نه چیزی دیگر؛ با این تفاوت که در ملاک جدید، همه معناها موضوعله هستند که خود باعث ایجاد معضلات دیگری خواهد شد.
(همان) در واقع خواجه طوسی تفاوت قضا و مقضی را پذیرفته است؛ اما مراد روایات از رضایت به قضا را رضایت به مقضی تفسیر میکند که در این صورت، مشکل بار دیگر مطرح میشود؛ یعنی خداوند کفر و مانند آن را اراده نکرده است و به همین دلیل، رضایت به آنها لازم نیست و بلکه از آنها نهی هم شده است که این بهمعنای محدود کردن شمول اراده الهی است."