چکیده:
هگل طرح سوبژکتیو و تقلیل گرایانه پروژه زیبایی شناسی در فلسفه عصر روشنگری را در نظام فلسفی خود دگرگون کرده و مسیر تازه ای را جایگزین آن می کند، به طوری که در این رویکرد تازه، موضوع «ذوق» جای خود را به بازاندیشی پیرامون نسبت هنر و حقیقت می دهد. هگل با تجدید نظر در میراث اندیشه روشنگری و به تبع آن، ممتاز کردن هنر در حیطه زیبایی شناسی (که پیشتر زیبایی طبیعی و هنری را در بر می گرفت) آن را صراحتا نمودی از حقیقت در جریانی تاریخی خواند. در نظام کلی فلسفه هگل، هنر به همراه دین و فلسفه، عظیم ترین نمود تجلی حقیقت است، لیکن در امر محسوس. زیبایی شناسی هگل با رویکرد دیالکتیکی خود، بدون قصد بازگشت به دوره پیشانقدی، به دنبال گشودن افق تازه ای برای فلسفه هنر و در نتیجه، آگاهی تکامل یافته تری در مسیری تاریخی به هنر است. در این پارادایم نوین، هنر به قلمرو حقیقت ارتقا می یابد، قلمروی که با فلسفه مشترک است، و بنابراین گذر از زیبایی شناسی صرف را به فلسفه هنر ممکن می سازد. بدین ترتیب، عطف توجه به زیبایی هنری و پیوند دادن آن با حقیقت و فلسفه، دگرگونی های دامنهداری را در این زمینه به دنبال دارد. پیرو پرداختن به زیبایی هنری به جای طبیعی، مفهوم هنر و زیبایی، تحت عنوان بیانی انسانی و تاریخی، در راستای آگاهی و آزادی قرار می گیرد. از این رو، هنر و فلسفه به قلمرو واحدی تعلق دارند و دیگر بیگانه باهم در نظر گرفته نمی شوند، اگرچه ظاهرا به بیان هگل، فلسفه در جایگاهی برتر از هنر نشانده شود
خلاصه ماشینی:
از این بابت هگل در ادامۀ تحول اندیشۀ ایده آلیسم آلمان و متأثر از گرایشات فکری رمانتیک ، رویکرد تازه ای نسبت به زیبایی شناسی قبل از خود در پیش گرفت و در جهت مقابل هنر را صراحتا نمودی از حقیقت خواند که بر امر محسوس تکیه دارد.
» گفتار بالا بیان گر فاصله ای است که هگل با کانت پیدا می کند، که این امر موضوع استقلال هنر را نیز در بر می گیرد؛ هگل هنر را به عنوان امری همبسته با دین و فلسفه مطرح می سازد، اما کماکان به استقلال هنر قائل است و لذا ارتباط هنر و حقیقت برای او نافی اصالت و استقلال گستره احکام زیبایی شناسانه نیست .
نگاه کنید به : Bernstein 2003: 185-188 برنستاین در مقدمه کتاب عقیده دارد این کلمات اذعان بر رسوایی عقلانیت اندیشه ایدئالیستی است ، که زمانی می خواست خود را جایگزین علم کند، اما تنها به ادعاهایی در زیبایی شناسی دست یافت ، گو اینکه هگل چنین رویکردی را ترک گفت .
همچنین وارد کردن نگاه تاریخ گرایانه به هنر در زیبایی شناسی هگلی که مورد توجه مورخین هنر از جمله گامبریج نیز واقع شده ، در مدخل زیر از «دانشنامه زیبایی شناسی آکسفورد» مورد بررسی قرار گرفته است : Encyclopedia of Aesthetics, Oxford: Martin Donougho, "Hegel on the Historicity of Art," 365–368.