چکیده:
همواره در طول تاریخ دین و مطالعات دین شناسی، جذاب و از موضوعات چالشی بوده است. هیچ جامعه ای را در طول حیات بشر نمی توان یافت که فاقد دین و یا پرستش باشد. ازاین رو، رویکردهای گوناگونی در عرصه های مختلف علمی برای مطالعات دین شناختی پدید آمده است؛ روان شناسی دین، جامعه شناسی دین، مردم شناسی دین، پدیدارشناسی دین، الهیات، فلسفه دین، مطالعات ادیان، کلام و کلام جدید. براستی ماهیت دین چیست، تفسیر رایج برگرفته از معارف ناب الهی کدام است، در رهیافت های گوناگون دینی، نوع تفسیر مارکسیستی از دین، چه مولفه هایی را مورد توجه قرار می دهد. در این میان، دکتر شریعتی به عنوان یک متفکر اجتماعی، چه رویکردی در تفسیر دین اتخاذ کرده است. افزون براین، مرحله آغازین دین بشر توحید بوده است و یا شرک؟
این مقاله، با رویکرد تحلیلی و اسنادی به بررسی، مقایسه و نقد نظریه دینی مارکس و شریعتی می پردازد. بر این اساس، شریعتی در تفسیر دین، به رهیافت مارکسیستی روی آورده، و مرحله آغازین دین بشر را شرک تلقی می کند که انبیاء و رسولان الهی برای دعوت به توحید و یکتاپرستی به سوی بشر فرستاده شده اند. این تلقی و نظریه دینی شریعتی ناصواب و با تفسیر رایج در معارف ناب اهل بیت علیه السلام ناسازگار است.
Throughout the history religion and its studies have been among interesting and controversial subjects. During the human life no society can be found without religion or worship. Therefore، to study religions، different approaches in the various scientific areas have been appeared such as; psychology of religion، sociology of religion، anthropology of religion، phenomenology of religion، theology، philosophy of religion، religions studies، Islamic theology and new theology. Indeed what is the nature of religion? What is the general interpretation derived from pure divine knowledge? In different religious findings what are the components of Marxian interpretation of religion. Meanwhile، as a social thinker what approach did Dr، Shari'ti adopt in religion interpretation? Moreover، what has been the first step of human religion، Unity or polytheism?
This paper with analysis and documental approach deals with the investigation، comparison and critique of religious theory of Shari'ti and Marks. Therefore، in religion interpretation، Shari'ti approached the Marxian theory and considered the primary of human's religion as polytheism and the prophets and divine messengers are sent to human for calling unto people to unity and monotheism. This consideration and religious theory of shari'ti is wrong and disagree with current interpretation in pure knowledge of the Household (a).
خلاصه ماشینی:
برای اثبات ادعای مورد نظر و اینکه امروزه در سایر علوم انسانی، شیوههای نوین مطالعه اضافه شده است، مدعیاتی چند نقل میکنیم: ـ جامعه شناسی علم است به این مفهوم که متضمن روش های نظام یافته پژوهش و ارزیابی نظریهها در پرتو مدارک و استدلال منطقی است، اما نمیتواند مستقیما به قالب علوم طبیعی ریخته شود؛ زیرا مطالعه رفتار انسانی اساسا با مطالعه جهان طبیعت فرق میکند(گیدنز، 1373، ص28).
ما نیز در این مقال، به بیان اجمالی نظریه دینی مارکس و تاثیرپذیری شریعتی از آن می پردازیم: شریعتی؛ جامعهشناس دین یا متفکر اجتماعی؟ به نظر می رسد، بررسی افکار و اندیشه دکتر شریعتی را باید در زمره مباحث تفکرات اجتماعی قرار داد و نه از زمره مباحث جامعهشناسی.
اندیشهها و بستر اجتماعی از آنجایی که دکتر شریعتی مدرک دکترای خود را در زمینه تاریخ تمدن و جامعه شناسی اخذ کرده، و در خصوص دین و مبانی و اصول آن به تجزیه و تحلیل پرداخته، به دین از زاویه بیرونی، و نه به عنوان یک متدین و مسلمان و معتقد، بلکه به عنوان یک جامعهشناس به ارزیابی دین پرداخته، و دین را از زاویه جامعهشناسی بررسی کرده و با تحلیل های خویش تفسیری نو از آن ارائه داده است.
در بررسی و نقد این نوع تحلیل ها از دین باید گفت: هم بستر اجتماعی و هم فضای فکری حاکم بر عصر شریعتی و هم اندیشه مندانی که وی از آنها تأثیر پذیرفته و خود نیز به آن اذعان دارد، چنان شخصیتی از شریعتی ساخته است که وی در تفسیر دین از معارف اهل بیت علیه السلام زاویه گرفته، و به عنوان یک متفکر اجتماعی و یک روشنفکری، که البته دغدغه دین هم داشت، به تحلیل دین روی آورده است.