چکیده:
این مقاله به دنبال دفاع عقلی و عقلایی از »حق قصاص« است. بدین منظور نویسنده ابتدا به پیشینه تاریخی »مقابله به مثل« در ادیان و آیینهای دیگر اشاره کرده و سپس نشان داده که »حق قصاص« با »حکم اعدام در قتل« از تفاوتهای اساسی و ماهوی بسیاری برخوردار است و کسانی که گمان کردهاند اعدام و قصاص یکی بوده و با هم تفاوتی ندارند بر اساس همین گمان غلط به شبهات موهون در این حق بزرگ )حق قصاص( که حافظ حیات مادی و معنوی انسان است گرفتار آمدهاند. ادعاها و حملات علیه »حق قصاص« و پاسخهای آن از جمله مطالبی است که در این مقال مطرح شده است. در ادامه این بحث، حکمتها و زیباییهای این حق حیات بخش به تصویر کشیده شده و ویژگیهای آن که آمیزهای از عدالت و رحمت است از جمله صیانت از کرامت و حقوق معنوی انسان و جامعه، عدالت محوری، عفو و رحمت، بازدارندگی حداکثری از جنایت و حفظ حیات مادی فرد و جامعه، بیان شده است. در این مقال در دو بخش مجزا به »مقایسه اعدام با قصاص« و »مقایسه زندان با قصاص« پرداخته شده و آسیبهای شدید و ناعادلانه »زندان« و »اعدام« در حقوق عرفی تبیین شده است و در ادامه، مباحث زندانهای طولانی مدت و ابد که مورد اعمال شدید و توصیههای اکید دنیای غرب است به چالش کشیده شده و آسیبهای ظالمانه و به شدت غیر انسانی در آن، نظیر غیر شخصی بودن این مجازات، تحمیل محرومیتهای بی رحمانه و تحقیر کننده بر خانواده زندانی، تاثیرات بسیار منفی روحی و اخلاقی و مادی این مجازات پرمفسده و تباه کننده بر اطرافیان زندانی، خطرات زندان برای جامعه انسانی، تحقیر شدید و شکنجه روحی و حتی گاه جسمی زندانی در آن، گسترده و سازمانی شدن جنایات، عدم توجه عادلانه به حق بزهدیده و خانواده او در مجازات زندان، مورد ملاحظه قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"پذیرش عفو شده از سوی جامعه با توجه به اینکه در قانون قصاص، حق عفو برای صاحب حق قصاص وجود دارد، هنگامی که بزهکار، مورد عفو بزهدیده یا اولیایدم قرار میگیرد و به جامعه بر میگردد، فضای عفو میتواند روابط بین اطراف دعوا و وابستگان آنان )خانواده مقتول( را تلطیف کند و مانع از ایجاد حقد و کینه و آتش انتقام، بلکه مانع تحقیرشدن بزهکار در جامعه شود؛ زیرا همه حس میکنند مجرم، تا پرتگاه مرگ رفته است و هنگامیکه از سویصاحبان این حق، مورد عفو قرار گرفته است، دیگران آسانتر باید بتوانند او را در میان خود بپذیرند و وی را ببخشند.
سخن اینجاست که وجود برخی از احکام اسلامی)و نه الزاما اجرای آنها( میتواند با بازدارندگی خود، تعداد زندانیان را کاهش دهد و در برخی موارد و در مورد جرایم سنگین، با اعدام یا بخشش اصلاحی مجرم، سطح زندگی انسانی و اخلاقی را سقوط ندهد به ویژه آنکه اگر در چارچوب الهی و اسلامیبه موضوع بنگریم، حق قصاص به نحوی است که در صورت عفو، جانی نوعا به شکل فطری به مرزهای انسانی و الهی نزدیکتر میشود و با سلامت نسبی بیشتری به جامعه بر میگردد و حتی در صورت عدم عفو و اجرای قصاص، خود را مستحق قصاص میبیند و قبل از اینکه به فضای آلوده و تبعات غیرانسانی زندان در غلطد و فطرتش آسیب بیشتری ببیند، در بسیاری از موارد با توبه(140) و طهارت(141) به جهان آخرت انتقال مییابد و یا حداقل با سقوط و خسارت کمتر انسانی، دنیای کوتاه و فانی را به سوی جهان ابدی و باقی ترک میکند."