چکیده:
مدلهای پشتیبان فرایند تخصیص منابع پژوهشی بهطور عمده مبتنی بر مفهوم وکالت بودهاند. در مقاله حاضر بهطور خاص روی این فرضیه متمرکز میشویم که رژیمهای وکالت در دهههای اخیر از نوعی رژیم تخصیصی مبتنی بر اعتماد بهسمت رژیمهایی متضمن نقش فعالتر حکومت تغییر مسیر دادهاند. تلاش خواهیم کرد تا درستی یا نادرستی این فرضیه را مورد آزمون قرار دهیم و در صورت درستی، تخمینی از اندازه این تغییر مسیر بهدست آوریم و در نهایت ببینیم که این تغییر تا چه حد در کشورهای مختلف مشابه بوده است.
خلاصه ماشینی:
در مقاله حاضر بهطور خاص روی این فرضیه متمرکز میشویم که رژیمهای وکالت در دهههای اخیر از نوعی رژیم تخصیصی مبتنی بر اعتماد بهسمت رژیمهایی متضمن نقش فعالتر حکومت تغییر مسیر دادهاند.
رهیافت مبتنی بر مدلهای وکالت در یک سطح بنیادی رابطه میان حکومت و جامعه علمی را بهعنوان یک رابطه وکالت یا نمایندگی در نظر میگیرد و تلاش میکند تا سیاستهای تخصیصی و ابزارهای مورد استفاده در تخصیص منابع را در چارچوب همین مدل نمایندگی قابل درک سازد.
در این مقاله، بهطور خاص روی این فرضیه متمرکز میشویم که مدعی است رژیمهای وکالت در دهههای گذشته از نوعی رژیم تخصیصی مبتنی بر اعتماد بهسمت رژیمهای متضمن نقش فعالتر حکومت تغییر مسیر دادهاند.
منبع: همان شکل 1: سهم طبقات ابزارها در کل منابع پژوهشی سال 1970 برای هر چهار کشور مورد بحث با غلبه اختصاص منابع به پروژهها و کمک هزینههای آزاد تقارن دارد و رواج رژیم مبتنی بر اعتماد را در آن زمان نشان میدهد.
مطالعه پوتی و رئاله روی این چهار کشور اروپایی علاوه بر تجزیه و تحلیل انواع ابزارهای تخصیصی به معیارهای درونی ابزارها مثل معیارهای انتخاب و ارزیابی هم میپردازد [6] و در مجموع تصویری از ماهیت رژیمهای نمایندگی در این کشورها و تحولات آنها طی زمان ارائه میکند.
Moussavi Abstract Supporting models for the allocation of financial resources to research have been mainly based on the concept of delegation.
Keywords: Allocation of research resources, Delegation, Supporting models, Regimes based on trust, Economics of science