چکیده:
دکتر سروش ذیل دو مقاله «محمد(صلی الله علیه و آله) راوی رویاهای رسولانه » با انکار جنبه خطابی و نزولی وحی و تاکید بر مبنای رویاانگاری، قرآن را خوابنامه پیـامبر(صلی الله علیه و آله) دانسـته و از این رهگذر، اصل گذار از تفسیر به تعبیر را مطرح میکند. در نوشتار حاضر با تجزیه و تحلیل این نظریه ، شواهد و ادله مرتبط با سـاحت قدسـی پیـامبر(صلی الله علیه و آله) بررسـی و نقـد شده است . براین اساس مدعای وی در باب یکسان انگاری فرایند وحی و رویا صائب به حقیقت نیست ؛ زیرا صرف شباهت نمیتواند موید عینیت دو فرایند باشد. افزون بر اینکه حالت های خاص پیامبر(صلی الله علیه و آله) در هنگام دریافت وحی، مختص به قسم بیواسـطه وحی بوده و وحی باواسطه را شامل نمیشود. در خصوص تاکیـد بـر امکـان اشـتداد وجودی پیامبر(صلی الله علیه و آله) و تاثر از شرایط تاریخی نیز بایـد گفـت : تمسـک بـه ایـن مبنـا بـر خلاف رویکرد پدیدارشناسانه وعده داده شدة نویسنده بوده و اساسا پذیرش این مبنـا برای تفکیک بین ساحات خلقی و حقی پیامبر(صلی الله علیه و آله) ، نافی جنبه خطـابی وحـی نیسـت .
مدعای توهم دوگانگی پیامبر(صلی الله علیه و آله) و غفلت ایشان از وحدت سامع و قائـل نیـز نـه تنهـا ناسازگاری صریح وجه خطابی آیات قرآن با نظریـه رویاانگـاری را رفـع نمـیکنـد؛ بلکه لوازم و پیامدهای بسیار دشواری را پیش روی نویسنده قرار میدهد
خلاصه ماشینی:
"براین اساس بـه نظـر میرسد نویسندة محترم مقاله ، به سبب عدم وضع تفکیک بین سـاحات نبـوی و بشـری پیامبر به اشتداد وجودی و امکان فربگی ساحت نبوی و تأثر آن از شرایط تاریخی و پیرامونی معتقد شده و از رهگذر ادعای ناسازگاری این مبنا بـا وجـه خطـابی و نزولـی قرآن ، با رویکردی مغالطی، کلام حق را از سنخ خواب و رؤیای پیامبر میپندارد.
دکتر سروش برای رفـع تعـارض احتمـالی بین نظریۀ رؤیاانگاری وحی و آیاتی که متلائم با وجـه خطـابی قـرآن و قائـل و سـامع هستند، معتقد میشود از مهم ترین شگفتیهای عالم رؤیا، صحبت کـردن بـا خویشـتن ، خود را دیگری پنداشتن یا احساس شنوندگی و مخاطـب بـودن اسـت و در ایـن گونـه موارد، فرد به اشتباه چنین میپندارد که به او گفته شده «بگو یا بشنو یا برو»؛ درحالیکـه در تمام این حالت ها، شنونده و گوینده ، شـخص واحـدی اسـت و تصـور دوگـانگی و مخاطب بودن ، امری موهوم است .
تأکیـد بـر امکـان تکامـل و اشـتداد وجـودی پیامبر که اساسا بـر خـلاف رویکـرد پدیدارشناسـانۀ مـورد ادعـای نویسـنده اسـت درحقیقت نمیتواند نافی وجه خطابی آیات قرآن باشـد؛ زیـرا ایـن اشـتداد در سـاحت خلقی پیامبر مطرح میشود؛ همچنان که قاطبۀ فیلسوفان مسلمان در باب کیفیت بروز آن مداقه کرده اند و نویسنده به سبب مغالطۀ عدم وضع تفکیـک بـین سـاحات حقـی و خلقی پیامبر به چنین مبنایی معتقد شده است ."