چکیده:
هدف: بررسی کارکرد و معنای تکنیکی اصطلاح "تعلیق" بهعنوان نوعی خاص اما ناشناخته از کتابت در نزد کاتبان مسلمان ایرانی با اتکا به مستندات درونمتنی و برونمتنی است. روش/ رویکرد پژوهش: نخست اصطلاح "تعلیق" در متون کهن فارسی و سپس در انجامههای نسخه خطی سفینه تبریز و چند نسخه خطی دیگر بررسی شد. یافتهها: واژه "تعلیق" را کاتبان نسخههای خطی در استنساخ اولیه آثار نیازمند مقابله و تصحیح دوباره در انجامه بهکار میبردهاند. نتیجهگیری: مصححان باید در تصحیح متون، از نسخی که در انجامه آنها اصطلاح "تعلیق" بهکار رفته است با احتیاط استفاده کنند.
خلاصه ماشینی:
"برای نمونه چند مورد از این کاربرد در مصیبت نامه ذکر می شود: بعد از آن در صدر شد تدریس را درس "ما أوحی " بگفت ادریس را در مـصیبت نوح را تصـدیق کرد نوحه شوق حــقش تــعلیق کرد (عطار، ١٣٨٨، ص ١٣٦) کم نه ای از مرغکی ای بینوا پیش او تعلیق کن درس وفا (عطار، ١٣٨٨، ص ٢٠٤) از شره پیوسته در تحصـیل بـود سال تا سالش دو شب تعطیل بود با همه خلق جهان کاری نداشت کار جـز تعلیق و تکراری نداشت (عطار، ١٣٨٨، ص ٣٣٠) این بحث را با اشاره به بیتی از مثنوی مولانا به پایان می بریم که در اینجا هم واژه تعلیق به معنی یادداشت برداری از درس استاد به کار رفته است : مدرسه و تعلیق و صورت های وی چون به دانش متصل شد گشت طی (مولوی ، ١٣٨٥، ص ٩٢٠) اصطلاح تعلیق در نسخ خطی چنانکه بیان شد در آثار کهن منظوم و منثور فارسی واژه تعلیق به نوعی از کتابت اطلاق می شده که دارای دو ویژگی خاص بوده است : نخست اینکه عموما این یادداشت ها علی العجاله و فوری نوشته می شد.
کاتب سفینه تبریز نیز یک بار فرصت مقابله یکی از تعلیق های خویش را پیدا کرد و این مطلب را در حاشیه انجامه رساله مذکور یعنی الشواهد و الشوارد ذکر نموده و به خط کاتب عبارت "قابلت مع تعلیقه و صححت بقدر الوسع و الامکان " قید شده است (تبریزی ، ١٣٨١، ص ٢٣٢)."