چکیده:
در ارتباط کلامی پزشک_ بیمار، پزشکان خودمحوری کلامی بیشتری دارند.یکی از عوامل تاثیرگذار در تغییر میزان خودمحوری کلامی، نقش متغیر جنسیت است. هدف از این مطالعه، بررسی میزان خوددمحوری در ارتباط کلامی پزشک_ بیمار و تغییرات حاصل از متغیر جنسیت است تا با آگاهی از آن بتوانیم مدل ارتباط مناسبتری در این تعامل پزشکان و بیماران تعریف کنیم. برای رسیدن به این هدف، به جمعآوری اطلاعات 26 پزشک و 101 بیمار در مراکز آموزشی_ درمانی دانشگاه علوم پزشکی مازندران پرداختیم، مکالمات را ضبط و پیاده کردیم، به کدگذاری و شمارش پارهگفتارها براساس «سبک پاسخگویی کلامی» استایلز پرداختیم و با استفاده از آزمونهای آماری، میزان خودمحوری و تاثیر جنسیت را تحلیل کردیم. پزشکان10/4 برابر بیماران از پارهگفتارهای موثر بر خودمحوری استفاده کردند. بیشترین میزان خودمحوری در بیماران، در مرحلۀ نتیجهگیری و کمترین آن در مرحلۀ معاینه بود. بیشترین میزان خودمحوری پزشکان در مرحلۀ معاینه و کمترین آن در مراحلۀ شرححال گیری بود. در بیماران، بین خودمحوری زن و مرد اختلاف معنیدار وجود داشت (0/05<p)دربین بیماران، روستاییان، افراد با تحصیلات پایینتر و سن 61 به بالا، خودمحوری بیشتری داشتند. بین خودمحوری پزشکان زن و مرد اختلاف معنیدار وجود نداشت(0/05<p)؛ اما سن کمتر و درجۀ علمی پایینتر باعث افزایش آن شد. تفاوت جنسیتی بین پزشک و بیمار باعث افزایش خودمحوری پزشکان و تشابه جنسیتی باعث کاهش آن شد. پزشکان نسبت به بیماران خودمحوری بیشتری داستند. در شرححال گیری، پزشک بیشتر به جمعآوری اطلاعات میپردازد؛ اما در معاینه، بیمار کاملا حالت انفعالی دارد. خودمحوری با موقعیت و طبقۀ شغلی ارتباط مستقیم داشت. زمانیکه تفاوت جنسیتی وجود داشت، طبقۀ اجتماعی تعیین کننده بود و موجب بالا رفتن خودمحوری پزشک شد. رعایت آداب کلامی از سوی بیمار از خودمحوری کاست.
خلاصه ماشینی:
"بنابر مطالعات استایلز، لیال، نایت و دیگران ( & Stiles, Lyall, Knight, Ickes, Waung ٧٥٩ :١٩٩٧ ,Hall) و هال، ایریش ، روتر و دیگران ( & Hall, Irish, Roter, Ehrlich ٣٨٤ :١٩٩٤ ,Miller)، در زمانی که تفاوت جنسیتی وجود دارد، طبقة اجتماعی تعیین کننده خواهد بود و موجب بالا رفتن خودمحوری کلامی پزشک و پذیرش بیمار در مکالمه می شود.
در این مطالعه ، ضمن بررسی میزان خودمحوری کلامی در مراحل مختلف گفتمان پزشک و بیمار براساس سبک پاسخگویی کلامی استایلز، نقش متغیر جنسیت در تغییر میزان خودمحوری کلام را مورد بررسی قرار می دهیم تا با تعیین فرآیندهای ارتباطی به صورت شاخص های تعریف شده و قابل اندازهگیری، گامی مؤثر درجهت آموزش پزشکان برای درمان مطلوبتر بیماران برداشته شود.
بحث و نتیجه گیری اطلاعات به دست آمده در این مطالعه ، همانند مطالعات سایر محققین ( ,Putnam &Stiles 1979: 355; Knight & Stiles, 1987: 727; Stiles & Shapiro, 1988: 728; McCaughey & ١٥٨ :١٩٧٩ ,Waszak &Stiles ;٤٥٩ :١٩٨١ ,Stiles &Cansler ;٧٨ :١٩٨٣ ,Stiles) تأیید می کند که تعامل کلامی بین پزشک و بیمار فرآیندی پویا و دوطرفه است و براساس انتظارات هریک از طرفین در هر بخش مکالمه ، میزان تلاش آنان در کنترل و هدایت مکالمه و نوع و میزان پارهگفتارهای آنان تغییر می یابد.
این حقیقت نشان می دهد که هرگاه جنسیت پزشک و بیمار برابر باشد، میزان خودمحوری کلامی پزشک کمتر از زمانی است که تفاوت جنسیتی بین آنها وجود دارد."