چکیده:
با پذیرش حرکت در جوهر و ذات نفس میتوان برای بسیاری از مشکلات عقلی و نقلی راهحلهای دقیقتر یا آسانتری یافت. نحوه حدوث نفس مجرد، کثرت نفوس مجرد، بقای نفس پس از ترک بدن، و مرگ طبیعی تنها برخی از مواردی هستند که با این نگاه ویژه به نفس، تحلیل و تبیین بهتری مییابند. در این مقاله کوشیدهایم برخی از نقاط ابهام در موارد مزبور را با بهرهگیری از تصریحات و تلویحات صدرالمتألهین برطرف سازیم و به این ترتیب بخشی از دستاوردهای آموزه حرکت جوهری نفس را در حوزههای عقلی و نقلی برجسته کنیم.
خلاصه ماشینی:
"با این حال با اثبات حرکت جوهری نفس میتوان پاسخی روشن به این معضل داد: نفس به جهت اینکه در آغاز حدوث، جسمانی است، حدوث آن، به سان هر جسمانی دیگری، مشروط به قوه و استعداد سابق و ماده حامل استعداد است و نیز مادام که از نظر وجودی، ضعیف و ناقص بوده، در مسیر تکامل قرار داشته باشد، برای جبران نقص وجودی خود، محتاج بدن و نیازمند ماده خواهد بود؛ اما زمانی که همه استعدادهای خود را شکوفا کند، از ماده و بدن مادی بینیاز میشود (ر.
تناسخ ملکی یکی از راههای اثبات معاد، توجه به عدالت الهی و لزوم نظام پاداش و جزا برای نیکان و بدان است؛ یعنی برای اثبات آخرت، میتوان «عدل الهی» را حد وسط قرار داد و چنین استدلال کرد که دنیا ظرفیت پاداش نیکوکاران و جزای بدکرداران را ندارد؛ بنابراین عدل الهی اقتضا میکند جای دیگر و عالم دیگری باشد که عدالت میان موجودات مختار برقرار شود؛ اما این استدلال گرچه زندگی پس از مرگ را ثابت میکند، در صورتی میتواند آخرت و معاد موردنظر ادیان توحیدی و ابراهیمی را اثبات کند که پیش از آن تناسخ مصطلح (تناسخ ملکی»؛ انتقال نفس از یک بدن عنصری یا طبیعی به بدن دیگری که از آن جداست) باطل شده باشد؛ وگرنه ممکن است گفته شود که با زندگیهای متعدد و پیاپی در دنیا میتوان پاداش و جزای هر عمل صالح و طالحی را تمام و کمال ادا کرد."