چکیده:
در این مقاله، نظریه «محققسازی» که توسط فیزیکالیستهای طرفدار نظریه «کارکردگرایی» ارائه شده ـ از دیدگاه میزان توفیق در حل معضل «علیت ذهنی» کانون بررسی قرار گرفته است. نویسندگان نشان میدهند که تقریرها و ویرایشهای مختلف از ایده مزبور، همچنان نتوانستهاند معضل علیت ذهنی را برطرف کنند؛ بلکه یا به اینهمانی نوعی و تحویلگرایی بازگشت کردهاند و یا به تعین علی مضاعف دچار شدهاند. در این مقاله به طور ویژه «نظریه زیرمجموعه» که شومیکر آن را در سال 2007 ارائه کرده و «نظریه تعینبخشی» که یابلو در سال 1992 مطرح ساخته است تبیین شدهاند که در واقع، دو تقریر از نظریه محققسازی هستند. نویسندگان نشان میدهند که ارائهدهندگان دو دیدگاه مزبور، سعی در اثبات اصالت و عینیت ویژگیهایی ذهنی (فرار از تحویلگرایی) و ارائه تصویری از اعمال نیروی علی توسط این ویژگیها دارند؛ اما در ادامه، با طرح انتقادات کیم و دیگران، استمرار معضل محرومیت علی و درافتادن در دام تحویلگرایی در هر دو تقریر، نشان داده شده است.
خلاصه ماشینی:
"بر اساس این فرضیه، در وهله اول به نظر میرسد که ایفای آن نقشهای علی که میخواهیم به ویژگی تحققیافته نسبت دهیم، در واقع به وسیله ویژگیهای محققکننده، پیشدستی شده است؛ و البته پیامد منطقی بحث، این خواهد بود که ویژگیهای ذهنی ـ اگر به نحو فیزیکی تحقق یابند ـ شبهپدیدار (epiphenomenal) میشوند و این، چیزی جز معضل محرومیت علی (Exclusion Problem) نیست.
معضل محرومیت علی، این تصویر را به ما ارائه میدهد که ویژگیهای ذهنی مرتبه بالاتر، با ویژگیهای فیزیکی محققکننده آنها در رقابت علی قرار میگیرند؛ رقابتی که در آن، ویژگیهای فیزیکی بدون مشکل با رفتار فیزیکی (معلول)، ارتباط برقرار میکنند و در نتیجه ویژگیهای ذهنی باید یا راهی برای انجام دادن همان کاری بیابند که قبلا توسط محققکننده فیزیکیشان انجام شده است و یا با محرومیت علی روبهرو شوند (روب و هیل، 2012).
او برای حفظ توان اثرگذاری علی ویژگیهای ذهنی و رفع تهدید محرومیت علی از سوی پیشدستی علی ویژگیهای فیزیکی محققکننده آنها، از ویژگیهای دربردارنده موقعیتهای ریزفیزیکی کمک میگیرد: در موردی که «درد»، ویژگی تحققیافته به وسیله «تحریک عصب C» باشد، صحیح نخواهد بود که بگوییم آن عملکرد علی که دوست داریم به مصداق درد نسبت بدهیم، در حقیقت به وسیله مصداق تحریک عصب Cجانشین شده است.
در واقع، ارجاع به موقعیتهای ریزفیزیکی و Microrealization، موجب میشود که ویژگیهای اصیل مرتبه اول، همان ویژگیهای MSEباشند و شومیکر در نهایت به این نکته توجه میدهد که اگر بناست در چنین ساختاری، اثرگذاری علی به وسیله ویژگیهای محققکننده پیشدستی شود، نه فقط ویژگیهای ذهنی، بلکه ویژگیهای فیزیکی اشیای درشت نیز باید دچار محرومیت علی باشند."