چکیده:
فهم سازه انگارانه رفتارهای حوزه تروریسم به ویژه گروه القاعده و انشعابات آن از جمله داعش به دلیل رویکرد تحلیلی و ترکیبی که هم شامل حوزه روش شناسی معناگرایی و هم حوزه عوامل مادی می باشد مجالی فراهم آورد که به بررسی عمیق تر از رفتارهای خشونت طلبانه این گروه ها بپردازیم . از این رو هم به ساختارهای هویتی- ذهنیتی این گروه ها و هم به ساختارهای مادی توجه خواهد شد. لذا جهان پسا ایدئولوژیک ، امنیت نظام بین الملل و ترتیبات آن و شکل گیری این گروه ها در ساختارهای مدرن به بحث و بررسی گذاشته خواهد شد. در این خصوص ساختار دولت های مبتنی بر سلطه و غیرمشروع خاورمیانه و شمال آفریقا در شکل گیری گروه های تندرو اسلامی و فرقه گرایی نقش وافری داشته اند. در این مقاله سعی شده تا با نگاهی جدید و رویکردی نو به بررسی القاعده و گروه های مشابه آن از جمله داعش پرداخته گردد.
Structure for understanding the behaviour of terrorist groups, including al Qaeda, which combines the analytical approach and methodology in the field of spiritual and material factors are also areas provides an opportunity to delve deeper study of violent behaviour down the group. Hence, the identity structures - mentality, these groups were assessed and the physical structures noted. Post-ideological world, the security of the international system and its arrangements and the formation of groups in modern structures will discuss and evaluate. In this regard, structure based on domination and illegitimate governments in shaping the Islamic Extremist and sectarian groups involved were plentiful. This paper attempts to study al-Qaeda and similar groups from a new perspective and a new approach.
خلاصه ماشینی:
"اشکال دیگر به این موضوع بازمی گردد که پروژه مدرن شدن جهان و حوزه معرفت شناسی غربی و ایجاد تنش های تمدنی در یک خواست قدرت تغییر جهان غیر به شکل عمدی مفهوم پردازی شده است و حاوی این مفهوم می باشد که تمدن غربی آگاهانه همانند یک ارگانیسم زنده تلاش می نماید تا با دستاوردهای تکنولوژیکی و معرفتی خود غیریت ها و تمدن های دیگر را متحول نماید که پیامدهای آن تضادهای تمدنی بین غرب و اسلام و در نهایت بروز رفتارهای تروریستی است .
2 Shaul Shay 3 Yoram Schweitzer نظرهای دیگری وجود دارد از جمله عباس زاده فتح آبادی که در مقاله ای تلاش می نماید نشان دهد ایجاد شدن گروه های تروریستی اسلامی تحت تاثیر فرایند جهانی شدن و هژمونی فرهنگی آمریکایی است که به سلطه و مقاومت فرهنگی در جهان اسلام می انجامد.
به طور نمونه در کارهای برت هنسن و همکاران وی که از روش شناخت نو واقع گرایی ساختاری استفاده می نمایند، بر این موضوع تاکید شده که پس از پایان جنگ سرد، نظم هژمونی تک قطبی باعث ایجاد شیوع ارزش گذاری قطب برنده جنگ سرد شده و ارزشهای قطب برنده (آمریکا) شامل : لیبرال دموکراسی، اقتصاد آزاد، تجارت جهانی سبب لطمه مادی و اجتماعی به گروه های تندور و اسلام گرا گردیده و این گروه ها را به سوی موازنه سخت با جهان مدرن و استفاده از ابزارهای تروریستی برای پیشبرد هدف خود سوق داده است ."