چکیده:
همیلتن گیب (Hamilton Gibb) در کتاب اسلام: بررسی تاریخی([1]) آورده: «تقریبا
تعداد نظریاتی که درباره ]حضرت [محمد(صلی الله علیه وآله) به وجود آمده است با عده
نویسندگان زندگی نامه او برابری می کند. فی المثل، زمانی مخالفان اسلام وی را مردی
مصروع، زمانی یک سوسیالیست شورشگر([2]) و گاهی یک فرد مورمون (mormon = پایه گذار
یکی از فرقه های مهم مسیحیت) توصیف کرده اند. به طور کلی، همه این آراء ذهنی افراطی
را قاطبه محققان رد می کنند. با این همه، تقریبا محال است که از نفوذ پاره ای از
عوامل ذهنی و نفسانی در هر نوشته ای که موضوع آن شرح حال و اعمال پیغمبر باشد
خودداری کرد.» آیا آنچه گیپ درباره گفتار نویسندگان غربی درباره پیامبر اعظم(صلی
الله علیه وآله) گفته صادق است؟ مقاله حاضر می کوشد به این سؤال پاسخ دهد.
خلاصه ماشینی:
"([16]) پس چگونه پیامبر به نبوت خود جاهل است و اطمینان ندارد، ولی حضرت خدیجه(علیها السلام) و ورقه و دیگران از آن آگاهند؟ آنان هیچ اضطراب و ترسی ندارند، ولی پیامبر، که وحی بر ایشان نازل شده مضطرب و ترسان است؟ از آیات قرآن هم می توان دریافت که پیامبر نه ترسید و نه از آنچه بر او نازل شد ناآگاه بود; از جمله: (إنی علی بینة من ربی)(انعام: 57); بگو این راه من است، خود و هر که مرا پیروی کند با بصیرت و بینایی به سوی خدا می خوانم.
علاوه بر این، اگر ادعای نویسنده کتاب صحت داشت، چگونه است که مسیحیان و یهودیان جزیرة العرب هرگز ادعا نکرده اند که معلم حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)بوده اند؟ باید نکته دیگری را به ادعاهای مزبور افزود: اگر ادعای مذکور صحیح باشد لازمه اش این است که تعلیمات اسلام با تعلیمات تورات و انجیل یکسان باشد; اما نه تنها آموزه های اسلامی با آموزه های مسیحی و یهودی یکسان نیست، بلکه قرآن بسیاری از عقاید یهودیان و مسیحیان را باطل معرفی می کند.
البته در مراجعه به قرآن، باید به دشواری های فهم و تفسیر درست توجه داشت و ابزارهای لازم را برای درک صحیح آن فراهم آورد، ولی قرآن هر کسی را که قصد تاریخ نویسی اسلامی دارد از روایت های نقل شده از امثال عایشه بی نیاز می کند و حتی دروغ پردازی در برخی از داستان هایی را که به دوره کودکی پیامبر نسبت داده اند مشخص می سازد; زیرا قرآن نه به انتقادات و یا سؤالات پیامبر، بلکه به انتقادات و سؤالات مخالفان وی پاسخ داده و در آن برخلاف اناجیل، تحریفی صورت نگرفته است و از این رو، قابل استناد و یقین و معیاری برای درستی و نادرستی حوادث دوره رسالت به شمار می رود."