چکیده:
اخلاق مبتنی بر تکلیف کانت، اخلاقی است که بر پایه اصالت عقل استوار است. اخلاق
رواقیون، مالبرانش، لایب نیتس و شوپنهاور و بسیاری دیگر ناشی از دستگاه
مابعدالطبیعه (متافیزیکی) آنهاست. آنان اخلاق را از دین استنتاج می کردند. اما کانت
به خود می بالد که اخلاقی را بنا نهاده که از دین و متافیزیک مستقل است. در فلسفه
کانت، به عکس سایر دستگاه های فلسفی، متافیزیک و دین بر پایه اخلاق قرار گرفته است،
ولی در سایر دستگاه های فلسفی، اخلاق بر پایه دین و متافیزیک قرار دارد. نوشتار
حاضر بر آن است که رابطه دین و اخلاق را از دیدگاه کانت ـ یکی از بزرگ ترین
متفکران مغرب زمین ـ تبیین کند.
خلاصه ماشینی:
"([9]) وظیفه و دستور عمل و قانون اخلاقی دریافتیم که کانت خیر مطلق را «اراده نیک» معرفی کرد و اراده نیک به صورت عمل کردن برای ادای تکلیف ظاهر می شود و عملی دارای ارزش اخلاقی است که معطوف به هیچ غایت و غرضی نباشد و حتی به خاطر ارضای تمایل هم صورت نگرفته باشد.
([27]) قلمرو غایات از اینکه هر موجود عاقلی در اخلاق غایت است نه وسیله و از اینکه عقل عملی از طریق اراده تشریع قانون می کند و اراده تابع قوانین خود است و از خارج چیزی بر او تحمیل نمی شود، مفهوم تازه ای به نام «قلمرو غایات» مطرح می شود که بدان «ملکوت غایات» نیز گفته اند.
کانت اختیار و آزادی انسان را از همین جا استنتاج می کند و آن را از لوازم عقل عملی می داند که در عمل اثبات می شود و معتقد است: اختیار را با عقل نظری نمی توان اثبات کرد; یعنی آنچه در توجیه و تأیید اختیار می گوییم به معنای اثبات برهانی آن نیست; چرا که اختیار از نظر کانت، شرط امکان امر مطلق یا قانون کلی اخلاق است.
([43]) اما از آن حیث که ملموس کردن مدعیات الزامات اخلاقی بدون تصور خدا و اراده او مشکل است، می توانیم بر اساس عقل، تنها معتقد شویم که یک تکلیف اخلاقی برای متدین شدن داریم; به این معنا که همه تکالیفمان را چنان تلقی کنیم که گویی آنها فرامین خدایند و ما این عمل را به دلیل روح و قوت بخشیدن به نیت و عزم اخلاقی خود، انجام می دهیم."