چکیده:
در این تحقیق، الگوی رابطه بین قابلیت اجرا و اثربخشی راهبرد در صنعت بیمه بررسی شده است. این تحقیق براساس نتیجه، توسعهای؛ بر اساس هدف، تبیینی- توصیفی؛ بر اساس نوع داده، کمی- کیفی (ترکیبی) و بر اساس نقش محقق، مستقل از فرایند تحقیق است. راهبرد این تحقیق به لحاظ کمی، پیمایش و به لحاظ کیفی نظریه داده بنیاد است. جامعه آماری گروه اول برای اجرای روش کیفی تحقیق، شامل 17 خبره از اعضای هیئت مدیره، مدیران عامل و ارشد شرکتهای بیمه است که برای شناسایی عناصر اجراییکردن راهبرد با آنها مصاحبه اختصاصی صورت گرفته است. انتخاب این گروه بر اساس شیوه قضاوتی هدفمند است. جامعه آماری گروه دوم برای بخش کمی تحقیق شامل مدیران عامل، ارشد و معاونتهای صنعت بیمه است که با استفاده از فرمول جامعه نامحدود کوکران 102 نفر است و به شیوه نمونهگیری طبقهای متناسب با تعداد مدیران هر شرکت بیمه انتخاب شدهاند. بهمنظور سنجش میزان پایایی پرسشهای تحقیق از روش آلفای کرونباخ و برای سنجش روایی سازه پرسشنامه از روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. نتایج این آزمونها نشان میدهد که پرسشها از پایایی و روایی لازم برخوردار است. از روش نظریه داده بنیاد برای تحلیل دادههای مصاحبه و از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری برای تحلیل دادههای پرسشنامه استفاده شده است. نتایج این تحقیق حاکی از وجود رابطه معنیداری بین اجرایی کردن راهبرد و اثربخشی آن در صنعت بیمه است. ضریب همبستگی بین این دو متغیر 73/0 است. نتایج تجزیهوتحلیل دادههای کیفی نشان میدهد که از دیدگاه خبرگان صنعت، ابعاد اجرایی کردن راهبرد در صنعت بیمه شامل عوامل انسانی، سازمانی، راهبردی و محیطی است که توجه به این عوامل، میزان اثربخشی آن یا به عبارتی دیگر میزان تحقق هدفهای راهبردی را افزایش میدهد.در این تحقیق ، الگوی رابطه بین قابلیت اجرا و اثربخشی راهبرد در صنعت بیمه بررسی شده است . این تحقیق براساس نتیجه ، توسعه ای؛ بر اساس هدف، تبیینی- توصیفی؛ بر اساس نوع داده، کمی- کیفی (ترکیبی) و بر اساس نقش محقق ، مستقل از فرایند تحقیق است . راهبرد این تحقیق به لحاظ کمی، پیمایش و به لحاظ کیفی نظریه داده بنیاد است . جامعه آماری گروه اول برای اجـرای روش کیفی تحقیق ، شامل ١٧ خبره از اعضای هیئت مدیره، مدیران عامل و ارشد شرکت های بیمه است که برای شناسایی عناصر اجراییکردن راهبرد با آنها مصـاحبه اختصاصـی صـورت گرفتـه اسـت . انتخاب این گروه بر اساس شیوه قضاوتی هدفمند است . جامعه آماری گروه دوم برای بخش کمی تحقیق شامل مدیران عامل ، ارشد و معاونت های صنعت بیمه است که با استفاده از فرمول جامعـه نامحدود کوکران ١٠٢ نفر است و به شیوه نمونه گیری طبقه ای متناسب با تعداد مدیران هر شرکت بیمه انتخاب شدهاند. به منظور سنجش میزان پایایی پرسش های تحقیق از روش آلفـای کرونبـاخ و برای سنجش روایی سازه پرسش نامه از روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است . نتایج ایـن آزمونها نشان میدهد که پرسش ها از پایایی و روایی لازم برخـوردار اسـت . از روش نظریـه داده بنیاد برای تحلیل دادههای مصاحبه و از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری برای تحلیل دادههای پرسش نامه استفاده شده است . نتایج این تحقیق حاکی از وجود رابطـه معنـیداری بین اجرایی کردن راهبرد و اثربخشی آن در صنعت بیمه است . ضریب همبستگی بین این دو متغیر ٠.٧٣ است . نتایج تجزیه وتحلیل دادههای کیفی نشان میدهد که از دیدگاه خبرگان صـنعت ، ابعـاد اجرایی کردن راهبرد در صنعت بیمه شامل عوامل انسانی، سازمانی، راهبردی و محیطی اسـت کـه توجه به این عوامل ، میزان اثربخشی آن یا به عبارتی دیگر میـزان تحقـق هـدفهـای راهبـردی را افزایش میدهد.
خلاصه ماشینی:
"در شرایطی که محتوای راهبردهای شرکت از انسـجام و یکپـارچگی کـافی برخـوردار باشد (ماننـد شـرایطی کـه راهبردهـای سـازمان خروجـی یـک فراینـد طراحـی و برنامه ریزی باشد، الزامات اجرای راهبرد تنظیم شود، متناسب بـا تغییـرات محیطـی راهبردها مورد بازنگری و تجدیدنظر قرار گیرد، راهبرد کل سازمان بـه راهبردهـای کارکردی و به برنامه عملیاتی تبدیل شود، به خواسـته هـا و انتظـارات مشـتریان در تدوین راهبرد توجه کافی و برای اجرایی کردن راهبرد فرصت زمانی لازم داده شود و آهنگ اجرای راهبرد مناسب باشد)، مدیران، راهبردهایی در اختیار خواهند داشت که از قابلیت کافی برای اجرایی شدن برخوردار است که پیآمـد عمـده آن اجـرای موفقیت آمیز راهبردها و تحقق اثربخشی آنهاست .
در شرایطی که به عوامل سازمانی مؤثر در اجرایـی کـردن راهبرد توجه لازم شود (مانند شرایطی که به اقتضای نوع راهبرد، ساختار و فرهنگ سازمانی مناسب وجود داشته باشد، مدیران برای اجرای راهبـرد شـیوه مـدیریتی و رهبری مناسبی اتخاذ کنند، فرایندهای کاری لازم بـه خـوبی طراحـی شـده باشـد، سیستم ارتباطات گسترده و کارکنان در تـدوین و اجـرای راهبـرد مشـارکت کننـد، قیمت گذاری خدمات بیمه ای بر اسـاس نـوع و میـزان خطـرات احتمـالی باشـد و سیستم ارزیابی عملکرد وجود داشته و جبران خدمات بر اساس آن صورت گیـرد)، فرایند اجرایی کردن راهبرد تسهیل و تسریع میشود که پـی آمـد عمـده آن اجـرای موفقیت آمیز راهبردها و تحقق اثربخشی آنهاست ."