چکیده:
تصویر تولد است؛ تولد اندیشهای پویا در کالبد کلامی پویا که بیواسطه ریشه در هستی دارد. با چنین اصالت و گستره ظهوری انتظار میرود ترویج آن در صدر برنامههای مراکز آموزشی و پژوهشی باشد و نگاهها به سوی آن دوخته شود نه اینکه رنگ ببازد یا احیانا به فراموشی سپرده شود. تصویر ادبی با فنینویسی و نوشتار خاص آفریده میشود و پویایی آن پیوسته در احیا و بازسازی آن است. مراد ما از تصویر در معنای عام آن بیان اندیشه، اعم از صور خیال، متن و مجموعه عناصر سازنده آن، شامل عناصر آوایی و واژهها، و در معنای خاص و باشلاری آن آفرینش است (برای مثال آفرینش یک اثر یا یک قطعه ادبی). نوع نگاه نویسنده به جهان در نگارش وی متجلی میشود: نگاه محدود به جهان به بیان ساده و نگاه فراگیر به آن، به کثرت عبارتها و غنای جمله میانجامد. جملههای فنی (یا مطول) به پیچیده شدن ساختارهای زبانی و نیز انعطافپذیری آنها منجر میشود. آفرینش در این جملهها که تحرک و پویایی بیشتر ذهن را در پی دارد و معمولا به نگارش خاص منجر میشود، ملموستر است. برخی رشتههای علوم انسانی ـ ازجمله ادبیات، فلسفه و هنر ـ از انواع گوناگون آفرینش ازجمله استفاده از تصاویر خلاقانه، نگارش خاص و نشاط علمی بهره بیشتری میبرند.
خلاصه ماشینی:
اگرماازرویکـردوی بـرای تدوین کتب درسی به خصوص درحوزه علوم انسانی استفاده می کنیم به دلیل جایگـاهی اسـت کـه وی برای تصویر وآفرینش درمتون ادبی قائل است .
البته مانیزبه این موضوع واقفیم کـه هـر منظره فن بلاغی خاصی می طلبدوایشان آنجاکه بیـشتراقتـضامـی کنـدازجملـه درمقالـه جدیدالانتشارخودتحت عنوان «ضرورت تأسیس گرایشهای بین رشته ای دررشـته زبـان و ادبیات فارسی »درشماره ٢٦پژوهش ونگارش کتب دانشگاهی ازتصاویرادبی درمقیـاس وسیع تری استفاده کرده اند: «گفتنی است ازآنجاکه زبان ازمحتوا ومعناخالی نیـست ،درمطالعـات علمـی نمـی تـوان زبان راازادبیات منفک کرد؛بخصوص درآموزش بـه فارسـی زبانـان ،دانـشجویان بـه آن دلیل دردانشگاه به مطالعه زبان فارسی می پردازندکه نسبت به وجـوه مختلـف آن اشـراف علمی بیابند،یاچگونگی ارتباط وتعامل آن راباادبیات بشناسند؛همین طوراسـت هـدف عمده فارسی آموزان غیرفارسی زبان که بیشتربه قصداستفاده ازمنابع ومتون فارسی آن را می آموزندنه به قصدسیاحت ؛زیـرااینـان نیـزغالبـاًدانـشجویان ومحققـان شـرق شناسـی ، ایران شناسی ،یازبان وادبیات فارسی هستند.
«نیکـوسـخن گفـتن از مصادیق نیکوزیستن است » (o١ :١٩٥٧ ,Bachelard)وجهان نیکوزیست شده تأثیربی بـدیلی براحیای «تصاویرفراموش شده »دارد: عبارات نوع تصویرخلاقانه گرده برداری درسطوح صرفی ونحوی ومعنایی استفاده ازواژگـان فنـی ،عمـق بخـشیدن بـه معنـا، توجه به سطوح گوناگون به حکم خصلت وخصایص سجع ،تلاش برای دستیابی به نگارشی خاص به سلامت زبان زیان می رساند سجع کم بنیه وعلیل وسقیم استفاده ازواژگان مترادف واحیای تـصاویرنـسبتاً فراموش شده ،وضوح تصاویر نمونه «٣»:استفاده ازجمله های ساده وتصویرگریز درکتاب نحوه نگـارش وتهیـه کتـاب درسـی دانـشگاهی در «مبحـث اصـول فهـم مطالب متن »می خوانیم : «بعضی ازنویسندگان گمـان مـی کننـدکـه خـوانش آسـان همانـااسـتفاده اززبـان سـاده و سرراست وجمله های نسبتاًکوتاه است .