چکیده:
شاعران در ادوار شعر فارسی با شدّت و حدّت خاصّی به انعکاس مضامین اعتقادی در آثار خود پرداخته¬اند امّا در دورة مشروطه و پهلوی، جامعه دچار تغییر و تحوّل اساسی در مسایل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و عقیدتی گردید و این تغییرات در شعر فارسی این دو دوره تاثیر بسزایی گذاشت، به طوری که تلاش در جهت زدون فرهنگ دینی و احیای فرهنگ ملّی و باستانی و جایگزینی آن به جای ارزشهای مذهبی و به تبع آن جدایی دین از سیاست در دورة پهلوی پدر و پسر، در شعر فارسی باعث کم رنگ شدن انعکاس مسایل دینی در شعر شاعران این دوره گردید.
حال در این مقاله بر آنیم تا نشان دهیم که تحوّلات جامعه در باور شاعری چون پروین اعتصامی نسبت به مضامین اعتقادی چه تاثیری داشته است. آیا شاعر مذکور که دوره مشروطه و پهلوی پدر را تجربه کرده -است با تحوّلات صورت گرفته، دچار تحوّل در بینش خود نسبت به مضامین اعتقادی شده¬است یا این که تاثیری در باور او نداشته است؟ برآیند تحقیق نشان از آن دارد که پروین اعتصامی در جریانات به وجود آمده شعری متاثّر از این فضاها، جریان سنّتی پردازان نوگرا را برای شعر خود انتخاب نمود که در آن ضمن طرح مسایل سیاسی و اجتماعی درکسوت قصیده ومناظره و...اشعار قابل ملاحظهای را در مایههای دینی از خود به یادگار نهاد
خلاصه ماشینی:
اعتقاد راسخ پروین به یگانگی خداوند را در بیت زیر به وضوح میتوان دید: چه فرقگرتو زیک رنگ وما زیک فامیم همین خوش است که در بندگیش یکرنگیم تمام دختر صنع خدای یکتـایـیمهمین بساستکهدرخواجگیش یکراییم (دیوان:135) او انسان را در مقام بندگی میبیند و خواجه و سرور کائنات فقط خدای واحد است و هر عنایتی که به انسان شده است، از جانب اوست: من و تو بندهایموخواجه یکیاست تو و ما را هر آنچه داد، او داد (دیوان:138) اما بشر به سبب غرق شدن در زندگی مادی برای پروردگار آفرینندۀ یگانه، شریک قرار میدهد و خداوندی را که باقی است رها میکند و سراغ موجودات فانی شونده میرود: انباز ساختیم و شریکی چند پــــروردگار صانع یکتا را (دیوان: 16) بگرداندیم روی از نور و بنشستیم با ظلمت رها کردیم باقی را و بگرفتیم فـانی را (دیوان:20) اما باید این نکته را بداند که به جز خداوند یکتا هیچ کس شایستة مرتبه خداوندی نیست و او شریک و انبازی ندارد؛ پس مثل انسان نباید مثل شداد باشد: ای بخود دیده چو شداد، خدابین شو جز خدا را نسزد رتبت یزدانی (دیوان: 72) و (دیوان: 232 و 233) بتپرستی؛ یعنی این که خداوند یگانه نیست و شریک و انبازی دارد.