چکیده:
در این نوشتار، کارایی و مفهوم انتظار در دو جهان مدرن و پیشامدرن، مورد بررسی قرار گرفت. در این تحلیل هر واژه، علاوه بر معنای تحت الفظی خود، در مناسبتی که با دیگر واژه ها و مفاهیم برقرار می سازد، نقش و جایگاه عملکردی خاصی به خود می گیرد. انتظار در مدار ارتباطی خود با کلماتی چون حقیقت، حجاب، رازوارگی و عمل قهرمانانه، مفهومی را شکل می دهد که از آن می توان به عنوان رویکردی پیشامدرن یاد کرد. در این مفهوم، غیاب یک راهکار تحول ساز و سازنده است که محدود به غیبت امام عصر (عج) نبوده و در سنت رفتاری بسیاری از پیامبران و بزرگان دینی قابل رویت است. موقعیت غیبت، ظرفیت های روایی تازه و نامنتظری را برای فرد منتظر به وجود می آورد که در این پژوهش توسعه ای، از آن با نام زیبایی شناسی غیاب یاد شده است. در این مقاله که براساس پژوهش اسنادی _ کتابخانه ای سامان یافته، انتظار از حد و اندازه یک اصطلاح فراتر رفته و بینش و گفتمانی را موجب می شود که با گفتمان شکاک و بی باور مدرن در تعارض قرار می گیرد. در این مقایسه گفتمانی، بنا بر اقتضائات اندیشه مدرن، انتظار، مفهومی عبث و هجوآمیز بوده و توان درک زیبایی شناسی امر غایب را از کف داده است. زیبایی شناسی غیاب، روش و راهکاری برای بازتولید مفاهیم تازه و اثرگذار و روزآمدسازی مفاهیم و تفکرات گفتمان پیشامدرن است.
خلاصه ماشینی:
موقعیت غیبت، ظرفیتهای روایی تازه و نامنتظری را برای فرد منتظر به وجود میآورد که در این پژوهش توسعهای، از آن با نام زیباییشناسی غیاب یاد شده است.
انتظار، موقعیت غیبت، مدرن، پیشامدرن، زیباییشناسی غیاب <H2>مقدمه</H2> در بسیاری از روایات و داستانهای جهان مدرن، مفهوم انتظار نهتنها وجهی ایجابی و مثبت ندارد، بلکه گاه به عنوان امری مذموم و منفعلانه طرد میشود.
بسیاری از رمان نویسان مدرن همچون ساموئل بکت با دستمایه قرار دادن مفهوم انتظار، از این مفهوم تقدسزدایی کرده و امید و انتظار بشریت برای یک منجی را به سخره میگیرند.
در رویکرد پیشامدرن، هم مفهوم قهرمان و هم غیاب امر مطلوبی کهانگیزش قهرمان و کنش قهرمانانۀ او را شکل میدهد، نقش فعال و اثرگذاری در سرنوشت روایت و داستان دارند؛ در حالیکه جهان داستان مدرن، بنا به اقتضائات نظری و رویکردی خویش، به گونهای با مفهوم انتظار برخورد میکند که گویی این مفهوم نسبت فعال و رهاییبخشی دربر نداشته و با جهان مفاهیم تقدسزدودۀ مدرن، بیگانه است.
این تفاوت بنیادین در برخورد با مفهوم انتظار معرف دو بینش و جهان فکری متفاوتی است که عناصر و پیشفرضهای روایی خاص خود را تولید میکنند.
در این دیدگاه تقدسزدا، علاوه بر تغییر نقش و کارکرد مفهوم انتظار، مفاهیم دیگری چون قهرمان و کنش قهرمانانه و عنصر راز و زیباییشناسی غیاب، ارزشزدایی شده و دستخوش دلالتهای تازهای میشوند.
اما در جهان اندیشهای که هنوز انتظار با واژگانی چون غیبت امر مطلوب، توجه و مراقبه بر امر غایب، شوق حضور و سیر برای نیل به امر مطلوب و کنش قهرمانانه نسبت دارد، تعابیر سازنده و رهاییبخشتری نیز خلق میشود.