چکیده:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش به شیوه رویکرد هیجانمدار بر صمیمیت زوجین بود. این پژوهش به روش نیمهتجربی و با طرح پیشآزمون ـ پسآزمون و گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. جامعۀ آماری پژوهش، کلیۀ والدین دانشآموزان مقطع ابتدایی و متوسطه شهر بندرعباس در سال تحصیلی 93ـ1392 بودند. از میان 185 زوج متقاضی شرکتکننده، تعداد 97 زوج که نمره پایینی در پرسشنامه مؤلفههای عشق اخذ کرده بودند، با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب گردیدند. سپس، 40 زوج بهصورت تصادفی انتخاب شدند که در دو گروه آزمایش (20 زوج) و گروه گواه(20 زوج) قرار گرفتند. ابزار این پژوهش، پرسشنامه عشق مثلثی یا مؤلفههای عشق (استرنبرگ، 1997) به همراه اطلاعات جامعهشناختی آزمودنیها بود. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آموزش به شیوه رویکرد هیجانمدار بر میزان صمیمیت زوجها اثر مثبت و معناداری دارد (05/0>P). نتیجه آنکه آموزش به شیوه رویکرد هیجانمدار میتواند در افزایش میزان صمیمیت زوجها مورد استفاده قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
مؤلفههای عشق، رویکرد هیجانمدار، صمیمیت The Effect of Emotion Focused Method Training Approach on Marital Intimacy Zahra Ghaderi.
Counseling, Islamic Azad University of marvdasht Abstract The aim of this study was to investigate the effect of training with emotion focused method approach on marital intimacy.
آنچه در زندگی مهم به نظر میرسد، صمیمیت زوجها برای ساختن یک زندگی همراه با رضایتمندی است؛ اصطلاح صمیمیت، در واقع بر واژههایی مانند تمایل، درگیری، هیجان و تمایلات جنسی تأکید دارد (داندنو و جانسون1، 1994؛ به نقل از گریف و مالهرب2، 2001) بیشتر تعریفهایی که از صمیمیت ارائه شده شامل رفتارهای وابستگی، ارضای نیازها و دلبستگی هیجانی (کشاورز، 1391) است.
بحث نتایج این پژوهش نشان داد آموزش به شیوۀ رویکرد هیجانمدار بر افزایش صمیمیت زوجها تأثیر معنیدار و مثبت دارد.
مؤلفههای عشق در بعد صمیمیت از اینسو با پژوهشهای زیر همسو است که اشنایدر، گرینبرگ، جانسون، 2000 (به نقل از مسر، 2001)، عنوان کردند که 90درصد زوجهایی که در پژوهش آنان رویکرد هیجانمدار را دریافت کرده بودند، افزایش سطح صمیمیت و برقراری پیوندهای دلبستگی ایمن بین همسران را گزارش کردند.
اثربخشی رویکرد هیجانمحور و راهحلمحور بر بهبود مؤلفههای صمیمیت و سازگاری زناشویی را مثبت دانستند و این بهگونهای است که بهرامپور، سودانی، مهرابیزاده (1391) تأثیر زوجدرمانی هیجانمحور بر صمیمیت و دلزدگی زناشویی زوجها را معنادار عنوان میکند.
در نتیجه همانگونه که مشاک (1388) رابطۀ سبکهای عشق (تعهد، صمیمیت، میل) با رضایت زناشویی و تأثیر رویکرد هیجانمدار بر میزان رضایت زناشویی را بیان میکنند این پژوهشها نیز با یافتههای پژوهش همسو است.