چکیده:
مقدمه : : رویکرد برنامه ریزی شهری در ایران تاکنون بیشتر در قالب رهیافت یکپارچه و به خصوص رهیافت ساده - جامع آن باقی مانده است . با روشن شدن کاستیهای رهیافت های مذکور، یک تلاش بطئی جهت ارتقای فرآیند و فرآورده برنامه ریزی شهری در نظام موجود صورت پذیرفت . به موازات این تغییرات ، نظریه و کنش برنامه ریزی در کشورهای توسعه یافته نیز ارتقا یافت و بسته به زمینه های مختلف ، شیوه های متفاوتی پیگیری و اجرا میشد. در این کشورها پس از گرایش برنامه ریزی شهری به جلب مشارکت در دهه های شصت و هفتاد میلادی، نظریه برنامه ریزی ارتباطی، به عنوان شیوه پیشرفته از جلب مشارکت مردمی مطرح شد و به عنوان نظریه مطرح در برنامه ریزی شهری و منطقه ای باقی ماند که موجب تغییر در کنش های نظری و عملی توسعه شهری و منطقه ای شده است . انگیزه ارتقای شیوه برنامه ریزی شهری در ایران در کنار قوت نظری برنامه ریزی ارتباطی، این سوال را پدید میآورد که آیا میتوان این شیوه از برنامه ریزی شهری را در سازوکار برنامه ریزی ایران به کار بست ؟ مقاله حاضر به دنبال پاسخ این پرسش است . روش : این مقاله با جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات اسنادی و پیمایش محیطی و مشاهده ، ضرورت بکارگیری این رویکرد نوین را به لحاظ نظری و عملی تبیین کرده و پیشنهاداتی را برای بکارگیری این نوع از برنامه ریزی در یک مورد پژوهشی ارائه میدهد. بحث :؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یافته ها: براساس تمامی این تحلیل ها میتوان اظهار داشت که با توجه به ماهیت این نوع از برنامه ریزی که به طور طبیعی شرایط فضای زمینه را در برنامه ریزی دخیل میکند و همچنین کوچک مقیاس بودن آن ، نه تنها میتوان آن را در کشورهای در حال توسعه در سطوح خرد به کار بست بلکه پاسخگوی بسیاری از مشکلات تداوم یافته برنامه ریزی و شهرگرایی در این موارد خواهد بود.
خلاصه ماشینی:
مرسوم برنامه ریزی شهری در ایران معمولا حدود پنج تا هفت علت را برای بازدهی کم این شیوه ها ذکر کرده اند که همواره یکی از علت ها، نبود یا کمبود مشارکت مردمی در فرآیند تهیه و اجرای برنامه ها بوده است (کمیته پژوهش توسعه شهری، ١٣٨٧؛ شارمند، ١٣٨٢).
اما اطلاعات ویژه ای که برنامه ریزی ارتباطی نیاز دارد و باید در مصاحبه ها و پرسشنامه ها لحاظ میشد عبارت است از: شناسایی گروه های مختلف موثر بر فضا، خواست آنها، تضاد آرا و منافع آنها، شبکه های اجتماعی موجود در فضا و روابط قدرت میان آنها.
نخست اینکه فضایی که قرار است این نوع برنامه ریزی در آن به کار بسته شود باید مقیاس کوچک داشته باشد (برای مثال یک محله شهری یا واحد همسایگی) تا امکان ارتباط همه ذیمدخلان فراهم باشد.
با این دو شاخص اصلی، محله فرحزاد شهر تهران واقع در منطقه دو شهری به عنوان نمونه موردی انتخاب شد تا آزمون امکان پذیری و تحلیل ابتدایی برنامه ریزی ارتباطی روی آن صورت پذیرد.
تمامی این مشکلات سبب میشود که این محله از زمره نواحی چالش برانگیز برای نظام برنامه ریزی و مدیریت شهری تهران باشد که برنامه های مختلفی در آن در حال پیگیری است .
برخی از ساکنان از وجود جلسات مشارکتی که برای یکی از برنامه های کالبدی که توسط سازمان نوسازی شهرداری تهران در قسمتی از محله برگزار شده بوده آگاه بوده اند و سهم قابل توجهی از آنان در این جلسات شرکت جسته اند؛ اما به علت زمینه های تاریخی و اجتماعی، به اقدامات از بالا به پایین بیشتر گرایش نشان میدادند١!