چکیده:
ابوالرضا راوندی از عالمان و ادیبان و مصنفان برجستۀ شیعی در سدۀ ششم هجری است. از وی دیوان شعری بر جای مانده است که از یادگارهای ادبیات عربی در دورۀ سلجوقی است. در این دیوان، تصویری از اوضاع اجتماعی و فرهنگی کاشان نمایان است. از آن جمله است گزارش هجوم ملک سلجوق به منطقۀ کاشان و همچنین، معرفی بزرگان شهر و خدمات عام المنفعۀ آنان. یکی از گزینههای مورد بررسی در دیوان راوندی، مبحث اغراض شعری و بلاغی است. در بحث اغراض شعری، مدح، تهنیت، مرثیه، اعتذار، شکایت، نصیحت، مناجات، حکمت و چیستان، گرایش غالب دارد. در بلاغت شعری نیز این دیوان اهمیت قابل ملاحظهای دارد که مهمترین موارد آن عبارتاند از: تقسیم، اقتباس، تلمیح، مقابله، تجرید، عکس، مبالغه، طباق، مراعات نظیر، انواع جناس، تضمین، کنایه، استعاره و مجاز. با بررسی این آرایهها درمییابیم گرچه وی واجد سبک و ابداع چندانی در شعر عربی نیست، اما طبع نازک، مهارت در عربسرایی و همچنین، بیان عقاید شیعی و توجه به اوضاع اجتماعی مردم کاشان در دوران سلجوقی، اثری بدیع از دیوان وی ساخته است. ابوالرضا راوندی از عالمان و ادیبان و مصنفان برجستة شیعی در سدة ششم هجری اسـت . از وی دیوان شعری بر جای مانده است که از یادگارهای ادبیات عربی در دورة سلجوقی است . در این دیوان، تصویری از اوضاع اجتماعی و فرهنگی کاشان نمایان است . از آن جمله است گزارش هجوم ملک سلجوق به منطقة کاشان و همچنین ، معرفی بزرگان شهر و خدمات عـام المنفعة آنان. یکی از گزینه های مورد بررسی در دیوان راونـدی، مبحـث اغـراض شـعری و بلاغی است . در بحث اغراض شعری، مـدح، تهنیـت ، مرثیـه ، اعتـذار، شـکایت ، نصـیحت ، مناجات، حکمت و چیستان، گرایش غالب دارد. در بلاغت شعری نیز این دیوان اهمیت قابل ملاحظه ای دارد که مهم ترین موارد آن عبارتاند از: تقسیم ، اقتباس، تلمیح ، مقابلـه ، تجریـد، عکس ، مبالغه ، طباق، مراعات نظیر، انواع جناس، تضمین ، کنایه ، استعاره و مجاز. بـا بررسـی این آرایه ها درمی یابیم گرچه وی واجد سبک و ابداع چندانی در شعر عربی نیست ، امـا طبـع نازک، مهارت در عربسرایی و همچنین ، بیان عقاید شیعی و توجه به اوضاع اجتماعی مـردم کاشان در دوران سلجوقی ، اثری بدیع از دیوان وی ساخته است .
خلاصه ماشینی:
"(الطرائف الجعفریة ، آرایه های بلاغی ص١٥) شاعر در قصیدهای که برای تمجید از مجدالدین ابوالقاسم عبیدالله بن فضـل بن محمود کاشانی سروده است ، قصیدهاش را با این مطلع آغاز کرده است : •• •• •• نعـم حلـب العـین اعتـراف الضـمائر کما خلـب القلـب اخـتلاف المنـاظر (دیوان سید، ص٥٠) و در ادامه ، برای بیان ارادت خویش به خاندان اهل بیت (ع)، به مدح علی بن امام محمدباقر(ع ) پرداخته و سروده است : ومشهــــد صـــدق اودع الله بطنــــه ودیعـــه ســـر مـــن کـــرام أخـــایر أب ـا الحسـن بـن البـاقر السـید الـذی غــدا لعلـــوم الدیـــن أبقــر باقـــر (همان، ص٥٢) یعنی خداوند در دل خاک مشهد و مزار او یکی از ذخیـرههـای بـزرگ و کـریم ابوالحسن فرزند امام باقر(ع) را امانت قرار داد؛ همو که پـدر بزرگـوارش شـکافندة علوم بود.
ابوالرضـا ایـن اقـدامات تمجیـد و ستایش کرده؛ از جمله : ـ سرپرستی ارامل و ایتام ناظم در ابیات زیر به همین موضوع اشاره کرده است : مــــــن للارامــــــل و الیتــــــامی و المحصــــنات مــــن الایــــامی واولــــی الخصاصــــة مــــن بیــــو ت المجـــــد ضـــــمتهم لزامـــــا و مخـــــــــدرات رزقهـــــــــن ـهـنـــــــئ عـــــــاما فعـــــــاما (دیوان سید، ص١١) ـ تزویج و اعطاء جهیزیه به دختران بی سرپرست (٢٠٠٠ عروس ) شاعر در این باره سروده است : و زوجهـــــن بالاکفـــــاء حتـــــی جـــلا مـــن مالـــه ألفـــی عـــروس (همان، ص٦٠) ـ ساخت مدارس، مساجد، بیمارستانها، پل ها، کاروانسراها و خانقاهها شاعر در این ابیات به آن اشاره می کند: •• •• •• •• و أثــن علــی آثــاره الغــرر التــی ســتبقی علــی مـــر اللیــالی الغــوابر ســـــاجده داراتــــــه و قنیــــــه دارســـه خانـاتــــه و القنـاطــــر قنـــاطر لـــم یعقـــدن الـــا بهمــــة اذا اعتزمــت لــم تــأب نثــر القنــاطر (همان، ص٥٢) و از جمله بنای مدرسة مجدیه که سیدابوالرضـا در شـأن ایـن مدرسـه ، ارتجـالا چنین سروده است : و مدرســــة أرضــــها کالسمـــــاء تجلــــــت علینـــــا بĤفـاقـهــــــا کواکبهــــــا غــــــر اصحابــــــها وابراجهــــــا غـــــر اطبـاقهــــــا وصـــاحبها الشـــمس مـــا بینهــــم ضـــــی ء الظـــــلام بإشـراقهــــــا فلـــو ان بلقـــیس مــــرت بهــــا لأهـــوت لتکشـــف عـــن ساقهــــا وظنتـــــه صـــــرح سلیمــــــان إذ یمــــــرد بالجــــــن حذاقهــــــا (همان، ص١٩٨) محقق توانا، علی دوانی از عالم جلیل القدر، سید علیخان مدنی ، صـاحب کتـاب الدرجات الرفیعة نقل می کند: «مدرسة بـزرگ مجدیـه در روی زمـین نظیـر نداشـته است ."