چکیده:
در پژوهشهای سبک شناسی، سبک را به دو گونه سبک شخصی و سبک عمومی (دورهای) دسته بندی میکنند. در سبک شناسی عمومی، متون را با توجه به اشتراکاتی که سبک در یک دوره خاص دارد، بررسی میکنند. اما در سبک شخصی، ویژگیهای فردی و روانی نویسنده مورد توجه قرار میگیرد به طوریری که سبک نگارش هر نویسنده در پیوند با عواملی چون ذوق، سلیقه، جهان بینی، مقام علمی و اجتماعی او ارزیابی میشود. «لئو اشپیتزر» از سبک شناسانی است که پژوهشهای سبک شناسی را در گرو شناخت روحیات و ویژگیهای فردی نویسنده میدانست و بر این اساس روش سبک شناسی خود را در سه مرحله ارائه کرد. این مقاله بر آن است تا بر پایه مراحل نظریه اشپیتزر، ارزش سبک شخصی را در پژوهشهای سبک شناسی نشان دهد. بدین منظور رساله سوانح «احمد غزالی»، به عنوان نمونه عملی این طرح، برگزیده شد و سبک شخصی غزالی در نگارش سوانح بررسی شد. در پژوهشهای سبک شناسی، سبک را به دو گونة سبک شخصی و سبک عمومی (دورهای) دسته بندی میکنند. در سبک شناسی عمومی، متون را با توجه به اشتراکاتی که سبک در یک دورة خاص دارد، بررسی میکنند اما در سبک شخصی، ویژگیهای فردی و روانی نویسنده مورد توجه قرار میگیرد به طوری که سبک نگارش هر نویسنده در پیوند با عواملی چون ذوق، سلیقه، جهان بینی، مقام علمی و اجتماعی او ارزیابی میشود. «لئو اشپیتزر» از سبک شناسانی بود که پژوهشهای سبک شناسی را در گرو شناخت روحیات و ویژگیهای فردی نویسنده میدانست و بر این اساس روش سبک شناسی خود را در سه مرحله ارائه کرد.این مقاله بر آن است تا بر پایة مراحل نظریة اشپیتزر، ارزش سبک شخصی را در پژوهشهای سبک شناسی نشان دهد. بدین منظور رسالة سوانح «احمد غزالی»، به عنوان نمونة عملی این طرح، برگزیده شد و سبک شخصی غزالی در نگارش سوانح بررسی شد.
In researches on Stylistics، the style is classified into two categories: personal style and general (periodic) style. In general stylistics، texts are examined based on common elements of styles in a certain period. However، in personal style، personal and psychological characteristics of author are considered so that the style of each author is evaluated in relation to factors such as taste، preference، ideology، and scientific and social status. Leo Spitzer is one of stylists who believe that the stylistics depends on the recognition of author’s mood and characteristics، and accordingly he offers his method of stylistics based on three stages. This paper tries to reveal the value of personal style in researches on stylistics based on the stages of Spitzer’s theory. For this reason، Ahmad Ghazali’s treatise “Savaneh” was selected as a practical example of this project and it was investigated Ghazali’s personal style in writing the treatise “Savaneh”.
خلاصه ماشینی:
این رمز ضرورتا برای بیان درون نویسنده به کار گرفته شده است» (غیاثی،1368: 38)؛ مرحلة بعد این است که سبک شناس میان ویژگیهای تکرار شوندة سبک با روحیات فردی و جهان بینی مؤلف ارتباطی بیابد.
در بررسی سبک نگارش سوانح، اگر قرار باشد به شیوة سبک شناسی لایهای (نک: شمیسا، 1373: 153 به بعد؛ فتوحی،1391: 237 به بعد) عمل کنیم؛ یعنی این متن را در پنج لایة آوایی، لغوی، نحوی، ادبی و فکری ریزبینانه بنگریم، آنچه به دست میآید فهرستی از نوع و کاربرد خاص کلمات، ساختار جملات، انواع آرایههای ادبی و گوشهای از نمودهای فکری غزالی در این رساله است.
این شیوه که در مقدمه نویسی آثار مصحح فارسی نیز مرسوم بوده است شاید تا اندازهای برای خوانندگان مفید واقع شود ـ مثلا آنان را با سبک کلی اثر آشنا کند یا بعضی مشکلات متن را برایشان بگشاید ـ اما در بررسیهای سبک شناسی روش علمی و دقیقی نیست زیرا ویژگیهای نوشتاری احمد غزالی در لایههای آوایی، لغوی و نحوی کاملا تحت تأثیر سبک دورة اوست؛ بیشتر این ویژگیها را در کتابهایی چون تاریخ بیهقی و دیگر متون همعصر آن میتوان یافت (نک: بهار،1389: 2/62 به بعد؛ قس: پی نوشت).
مرحله دوم- عوامل فردی و جامعه شناختی مراحل سبک شناسی تکوینی کاملا به هم پیوسته است؛ به این معنی که نمیتوان عناصر تکرار شوندة متن را از روحیات و اندیشههای یک نویسنده جدا کرد و اگر در این پژوهش این مراحل به طور مجزا بررسی شده بدان دلیل است که شیوة کار اشپیتزر به صورت منظم و مرحله به مرحله نشان داده شود.