چکیده:
مقدمه : به دلیل احتمال بروز پاسخ های نامتعارف در فشارخون برخی افراد در سازگاری با تمرین و بیتمرینی، ممکن است نسخه های ورزش توصیه شده توسط مراجع معتبر نیازمند بازنگری باشند. در این راستا، پیش بینی مقدار و نوع پاسخ دهی فشار خون افراد در سازگاری با تمرین و بیتمرینی ضـروری است . مواد و روش ها: تعداد ٧٠ مرد میان سال غیرفعال داوطلب دارای فشارخون خفیف به طور تصادفی به دو گروه کنتـرل و تجربـی تقسـیم شـدند. گـروه تجربی به مدت هشت هفته در برنامه تمرین هوازی راه رفتن و دویدن (٣ بار در هفته )، به مدت ٤٠ دقیقه و با شدت ٦٠ تا ٧٠ درصد ضربان قلب بیشینه (MHR) شرکت کردند و در ادامه دو هفته بیتمرینی وجود داشت . داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون ، آزمون خی دو، کاپا، تـی همبسـته و تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل داده ها انجام گرفت . نتایج : در هر دو مرحله تمرین و بیتمرینی، نوع پاسخ دهی فشار میانگین سرخرگی نسبت به تمرین یکسان نبود، به طوری که برخی پاسخ دهی مناسـب (GR)، برخی پاسخ دهی نامناسب (BR) و برخی دیگر عدم پاسخ دهی (NR) را تجربه کردند. مقادیر تمام شاخص های خطر متابولیـک در طـول تحقیـق تغییر معنیداری یافت ، ولی تغییر امتیاز Z کلی خطر متابولیک (Zmets) فقط در آزمودنیهای GR معنیدار بود. آزمودنیهای دارای پاسخ دهی مناسـب نسبت به تمرین و همچنین آزمودنیهای دارای پاسخ دهی نامناسب نسبت به بیتمرینی، بیشترین تعداد شاخص های خطر متابولیک را در پـیش آزمـون دارا بودند. همچنین مقدار اولیه فشار میانگین سرخرگی، سن ، شاخص توده بدن ، LDL و HDL پلاسما به عنوان مهمترین پیش بینیکننده های تغییـرات فشار میانگین سرخرگی در سازگاری با تمرین شناسایی گردید. نتیجه گیری: در افراد دارای خطر متابولیک بالاتر، مشارکت در تمرین هوازی احتمالا به افزایش فشارخون استراحتی منجـر نمـیشـود. بـا ایـن حـال ، به دلیل کمبود شواهد تحقیقات بیشتری در این زمینه پیشنهاد میگردد.
Introduction: Considering the likelihood of uncommon blood pressure adaptations with exercise training and detraining observed in some individual, it seems the standard exercise prescriptions needs to be reconsidered. Therefore, the prediction of the future blood pressure responses to exercise and detraining is warranted. Methods: 70 sedentary volunteer midlife men with mild hypertension randomized were divided into experimental (Ex) and control groups. The Ex subjects participated in aerobic training (walking.running) program (24 sessions (3.wk) at 60 to 70% of maximum heart rate, MHR) 40 min per session; followed by 2 weeks of detraining. The data were analyzed using pearson correlation and chi-square goodness of fit, kappa, paired samples t and ANOVA tests. Results: The direction of mean atrial pressure (MAP) changes in adaptation with both training and detraining periods were not similar in the Ex subjects so that some have experienced good response(GR), some have no response (NR) and some other even experienced bad response (BR). Although all of the metabolic risks values had significant differences during the study, however; only a significant change was observed in Zmets value (P<0.05) in the GR subjects. Moreover, both GR and BR subjects had more metabolic risk counts and also upper Zmets at baseline. The baseline MAP, age, BMI, plasma HDL and LDL were recognized as the predictors of MAP changes in adaptation with training. Conclusion: All metabolic risk factors are important in predicting the direction of MAP response to training, however; participation in aerobic exercise would not possibly leads to bad responding in those with high metabolic risk factors. However, more research remains to be done because of a little body of evidence is available.
خلاصه ماشینی:
"بدین ترتیب ، معمولا اثر ضد فشار خونی تمرین ورزشی هوازی در سه جلسه ابتدایی هدف این تحقیق پیش بینی مقدار و جهت تغییرات فشار خون در طول بروز میکند و این اثر با ادامه تمرینات حفظ میشود، ولی پس از دو تمرین هوازی و بیتمرینی با بررسی تأثیر برخی عوامل پیش بین بر هفته بعد از قطع تمرینات ، فشار خون به سطوح قبل از تمرین بر چگونگی پاسخ دهی فشار میانگین سرخرگی در مردان میان سال میگردد (٦ و ٧).
مقدار و تعداد شاخص های خطر متابولیک آزمودنیها در پیش آزمون بنابراین در ادامه از ارائه داده های مربوط به گروه کنترل صرف نظر شده بر حسب نوع سازگاری با تمرین : افراد دارای پاسخ دهی مناسب به است .
مقدار توزیع فراوانی نوع تغییرات فشار میانگین سرخرگی آزمودنیهای تجربی شاخص های خطر متابولیک در پیش آزمون به تفکیک نوع پاسخ دهی در مرحله تمرین یکسان نبود (جدول ٣)، به طوری که تعداد ٣٣ نفر آزمودنیها به تمرین در جدول ٥ آمده است .
در تحقیق ما مقدار فشار خون میانگین سرخرگی اولیه در آزمودنیهای دارای سه میرسد که متغیرهای ناشناخته ای در این بین نقش دارند که میتواند نوع پاسخ دهی متفاوت به تمرین ، تفاوت معنیداری داشت ، با این حال در تحقیقات آینده مورد بررسی قرار گیرد.
این یافته ها در بخش دیگری از یافته های ما نشان داده شد (جدول ٣) که در میتواند حاکی از آن باشد که شاید در برخی از آزمودنیها فشار خون افراد دارای تعداد بیشتر شاخص های خطر متابولیک ، احتمال کاهش در سازگاری با تمرین ، به سختی دستخوش نوسان میشود و به نظر فشار خون در پاسخ به تمرین و احتمال افزایش فشار خون در دوره بیتمرینی بالاتر است ."