خلاصه ماشینی:
"(همان، ج۸ : ۱۵۳) شاه عباس علاوه بر تشکیل یک ارتش دائمی از آنان، بسیاری از مقامات عالی و مهم کشور را براساس لیاقت و شایستگی آنها و بدون توجه به پایگاه خانوادگی و قبیلهایشان، به آنان واگذار کرد و بدین ترتیب اشرافیت گذشته را که در رأس کلیة امور قرار گرفته بود (ترک و تاجیک) از میان برداشت.
از مهمترین این غلامان میتوان اللهوردیخان و پسرش امامقلیخان را نام برد (مینورسکی، ۱۳۶۸: ۲۵) اللهوردیخان آنچنان در دستگاه شاه عباس قدرتمند شده بود که نهتنها مقام قوللر آقاسی (فرمانده هنگهای غلامان) را برعهده داشت بلکه به سبب اصابت رأی و حسن تدبیر و شجاعت و دلاوری (ترکمان، ۱۳۵۰ ج۲: ۶۹۶) به مقام زرگرباشی یعنی نظارت بر جواهرات و سیم و زری که به مملکت وارد و یا از آن خارج میشد نیز دست یافت.
(اقبال، ۱۳۲۶: ۲۹- ۲۷؛ شاردن، ۱۳۴۵،ج۸: ۳۴۸) نحوة ورود اللهوردیخان به دنیای سیاست در راستای سیاست شاه عباس مبنی بر کاهش قدرت قزلباشان و استفاده از نیروی سوم، طی مدت کوتاهی، گرجیان، ارمنیها و چرکسها به بالاترین مقامات کشوری منصوب شدند.
(فلسفی، ۱۳۷۵،ج۲: ۴۳۰) اللهوردیخان با وجود چنین اختیارات وسیعی هرگز از فرمان ولینعمت خود سرپیچی نکرد، اصولا اینگونه حکام و خانها اگرچه از طرف شاه به حکومت مطلق یک منطقه و یا ناحیه منصوب میشدند و تقریبا از استقلال نسبی برخوردار بودند ولی همواره وظیفه داشتند که مطیع شاه باشند و حتی مجبور بودند که در مواقع و ایام ویژه، منجمله عید نوروز، برای شاه پیشکش بفرستند (تاورنیه بیتا: ۵۸۸) یا با اولین پیغام شاه وظیفه داشتند با تمام سپاه منطقة تحت حکومت خویش، به نقاطی که شاه امر کرده و یا در نبردهایی که شاه از آنها دعوت میکرد، شرکت کنند و انجام این وظایف و اوامر شاه برای آنان لازمالاجرا بود."