چکیده:
بخش قابل توجهی از روایات اسلامی را احادیث پزشکی تشکیل میدهد. محدثان شیعه
و اهلسنت از دورههای نخست تدوین، در آثار مستقل و یا ضمنی به گردآوری آنها
همت گماشتهاند.
چگونگی تعامل با این روایات، از گذشته، دغدغه متکلمان مسلمان و محدثان بود، و این
دغدغهها در دورههای معاصر افزون شده است. این مقاله، ضمن گزارش از مصادر حدیثی
مرتبط با پزشکی، به چگونگی تعامل با این روایات پرداخته است.
خلاصه ماشینی:
"نویسنده کتاب دعائم الاسلام، نعمان بن محمد (م 363ق) ـ که بخشی از کتابش را به نقل روایات پزشکی اختصاص داده است ـ مینویسد: روینا عن رسول الله صلیاللهعلیهوآلهوسلم و عن الأئمة الصادقین من أهل بیته علیهمالسلام آثارا فی التعالج والتداوی و ما یحل من ذلک و ما یحرم.
(20) وی درباره شروط تأثیرگذاری به روایت که علامه مجلسی در بحارالأنوار نقل کرده، تمسک جسته است: وقد روینا عن جعفر بن محمد علیهماالسلام أنه حضر یوما عند محمد بن خالد أمیر المدینة، فشکی محمد إلیه وجعا یجده فی جوفه، فقال: حدثنی أبی، عن أبیه، عن جده، عن علی علیهالسلام أن رجلا شکی إلی رسول الله صلیاللهعلیهوآلهوسلم وجعا یجده فی جوفه، فقال: خذ شربة عسل وألق فیها ثلاث حبات شونیز، أو خمسا أو سبعا، واشربه تبرأ بإذن الله.
در روایات اسلامی علوم به دو بخش علم ادیان و علم ابدان تقسیم شده است؛ یعنی پزشکی در مقابل و قسیم علم دین قرار گرفته است: قال مولانا الصادق ـ صلوات الله علیه ـ : لا یستغنی أهل کل بلد عن ثلاثة تفزع إلیه فی أمور دنیا وآخرتهم فإن عدموا ذلک کان همجا فقیه عالم ورع.
. (47) به نظر میرسد با کنار هم نهادن این دو دسته روایت و توجه به کلیاتی که در باب اهداف رسالت و مقاصد دین در کتاب سنت موجود است، بتوان رأی سوم را ترجیح داد؛ بدین معنا که در لابهلای احادیث پزشکی برخی از آن ریشه وحیانی دارد و برخی دیگر بیان تجربههای پیشوایان دینی و یا برگرفته از تجارب دیگران است."