چکیده:
نظریهپردازان اقتصادی، رویکردهای متفاوتی نسبت به نقش سرمایهگذاری دولتی بر روی فعالیت اقتصادی بخش خصوصی دارند، به گونهای که براساس دیدگاه کینزی، سرمایهگذاری دولتی باعث تحریک سرمایهگذاری خصوصی میشود. بالعکس از نظر کلاسیکها سرمایهگذاری دولتی باعث رانده شدن بخش خصوصی از عرصه فعالیت های اقتصادی میشود. دیدگاه ریکاردویی نیز معتقد به نقش خنثی و بدون تاثیر سرمایهگذاری دولتی درتحریک سرمایهگذاری خصوصی است. این مقاله بر اساس دادههای سالانه بانک مرکزی طی دوره 91-1338 و با بکارگیری روش همانباشتگی جوهانسون و الگوی تصحیح خطا به بررسی رابطه سرمایهگذاری دولتی و سرمایهگذاری خصوصی در ایران پرداخته است. نتایج برآورد که بر اساس سرمایهگذاری خصوصی نرمال شده است، نشان داد که سرمایهگذاری دولتی دارای علامت مثبت و معنیداری میباشد. به این معنی که افزایش سرمایهگذاری دولتی به افزایش سرمایهگذاری خصوصی منتج میشود که بیانگر رابطه مکملی است. این شرایط همسو با نظریه کینز است. همچنین مصرف دولتی دارای اثر منفی و معنیدار و تولید ناخالص داخلی مطابق با انتظارات تئوریک دارای علامت مثبت بر سرمایهگذاری خصوصی است. نتایج نشان میدهد که تورم اثر منفی ناچیزی بر سرمایهگذاری خصوصی دارد.
Economic theorists have different approaches on the function of governmental investment over economic activities of private section، so that according to the stand point of Keynesian، governmental investment intrigues private investment. On the contrary، classists argue that governmental investment causes private sectors to be driven out from economic activities. Ricardianeconomics is also believed the neutral and non- effective role of governmental investment on instigation of private activities. The present paper is carried out according to the annual data of the Central Bank through the years 1959-2012، using annual data via Johansen co integration test. The results have indicated that governmental investment has positive and meaningful significance based on Johansen common cumulative approach which has been normalized by private investment. It also presented that increasing in governmental investment would certainly lead to the increasing of private investment which represents a supplementary relation. The stated condition is in accordance with Keynesian’s theory. Government expenditure has also have negative as well as meaningful effect and the production of civil gross according to the expectation of a theorem has a positive symptom. The results have shown that inflation has insignificant impact on private investment which is not significant.
خلاصه ماشینی:
"با این فرض که ضریب b به سطح GIR و همچنین تغییر آن بستگی داشته باشد، رابطه زیر حاصل می گردد: Ipt = b0a[1 - (1 - d)L]YRet + b1GAP1 + b2DDCRt + b3GIRt + DGIRt + ( ) 1 b Ip - 0 t-1 (5) در نهایت ، آنها به منظور تفکیک سرمایه گذاری دولتی که مکمل سرمایه گذاری خصوصی میباشد (سرمایه گذاری زیربنایی دولت )، از سایر سرمایه گذاریهای دولتی، TGIR را به عنوان معیار سرمایه گذاریهای زیربنایی و اختلاف سرمایه گذاری واقعی از روند مذکور را به عنوان تقریبی از سایر سرمایه گذاریها، در مدل وارد کردند: Ipt = b0a[1 - (1 - d)L]YRet + b1GAP1 + b2DDCRt + b3GIRt + ( ) ( ) (6) b4 GIRt - TGIRt + 1- b0 Ipt 1 - پرادان و همکاران ١در سال ١٩٩٠ رابطه بین سرمایه گذاری دولتی و خصوصی برای هند را با استفاده از یک مدل تعادل عمومی بررسی و وجود جایگزینی اجباری را تأیید کردند.
مطالعه انجام شده برای پاکستان توسط نعمان سعید و همکاران (٢٠٠٦) بر اساس رابطه بلند مدت میان سرمایه گذاری خصوصی، سرمایه گذاری دولتی و تولید ناخالص داخلی با استفاده از مدل ساختاری نامقید VAR برای ٢٠٠٦-١٩٧٣ نشان داد در بخش کشاورزی رابطه مکملی بین آنها تأیید میشود، لیکن در بخش تولیدات صنعتی پدیده جایگزینی اجباری اتفاق میافتد.
مطالعه ای که توسط کانگفت و ایچاشی ٣ (٢٠١٢) در دانشگاه هیروشیما انجام شد با استفاده از داده های پنلی ١٥ کشور طی دوره ٢٠٠٩-١٩٨٤ در بین کشورهای در حال توسعه آسیایی پرداخت و نتیجه گرفت سرمایه گذاری دولتی تا حدودی اثر مثبت سرمایه گذاری خصوصی را کاهش میدهد و در واقع پدیده جایگزینی اجباری اتقاق میافتد.
خلیلی عراقی (١٣٧٦) آزمون های لازم را براساس یک مدل مورد نظر به کار گرفت و به این نتیجه رسید که بطور کلی در ایران پدیده جایگزینی اجباری از نوع مالی آن بارز نیست بلکه عمدتا سرمایه گذاریهای دولت جنبه تشویقی و تکمیلی برای بخش خصوصی داشته است ."