چکیده:
به هنگام یک بررسی پهنانگر در جهت شناخت روند تحولات اقتصادی ایران در می یابیم که در گذشته بخشکشاورزی هم پای رشد صنعت، دو نیاز عمدۀ این بخش را نیز تأمین می کرد. از آنجا که رشد صنعت با گسترششهرنشینی همراه بود، تغذیۀ جمعیت فزاینده شهرها افزایش تولید مواد غذایی و عرضه آن به قیمت مناسب راضروری می ساخت. با رشد صنعت و ماشینی شدن آن، نیاز به مواد اولیه کشاورزی نیز افزایش یافت و بخشکشاورزی تأمین این مواد را با قیمتی ارزان بر عهده گرفت.شکل گیری شهرها که دومین انقلاب عظیم در فرهنگ انسان بود، تحول اجتماعی برجسته ای است که بیشترموجب دگرگونی در روابط متقابل انسان با انسا ن های دیگر گردید تا تغییر در واکنش های او نسبت به محیط .بنابراین پیدایش شهرها را باید نقطۀ عطفی در تاریخ اجتماعی انسان به حساب آورد . گام های اولیه در نیل به مرحلهشهرنشینی با افزایش جمعیت و سپس تشدید بهره برداری از محیط همراه بود.شهر به دنبال رشد فیزیکی خود در طول زمان، منجر به گسترش به سوی محدود ه های روستایی شد و اولینتأثیر آن تهدید فعالیت های زراعی و کاهش تولید بود . در واقع می توان گفت که توسعه شهرها چه از لحاظ مکانی وچه اجتماعی، تحولی منفی و شگرف در اقتصاد روستایی را فراهم آورد و زمینه ساز بسیاری از کاستی ها ومهاجرت های روستایی گردید که در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و از جمله ایران قابل مشاهده است . حالپرسشی که مطرح می گردد این است که آیا توجه به صنعت و شهر الزاما به معنای نابودی و تضعیف بنیادهایروستایی- کشاورزی است؟
خلاصه ماشینی:
"حـال پرسشی که مطرح می گردد این است که آیا توجه به صنعت و شهر الزاما به معنـای نـابودی و تـضعیف بنیادهـای روستایی - کشاورزی است ؟ واژگان کلیدی : ایران ، گسترش شهرنشینی، تأثیرات کشاورزی-روستایی مقدمه آیا به راستی روند گسترش شهر و شهرنشینی به معنای عقب نـشینی بـسیاری از ارزش هـای طبیعـی و انسانی اصیل و دیرینه زندگی بشری است ؟ آیا شهر و شهرنشینی راه دیگری برای عبور از مراحـل رشـد خـود نداشت و الزاما باید از میان مزارع و باغات عبور می نمود؟ آیا تقابل شهر و روستا اجتناب ناپذیر بوده است و راه و روش دیگری وجود نداشت ؟ این ها و بسیاری پرسش هایی دیگر ابهاماتی است که همواره ذهن هر بشر متعـادل را در شرایط کنونی برنامه ریزی ها به خود مشغول داشته است ؟ شهرگرایی لگام گسیخته و به عبارتی وحشی ، قربانیان زیادی داشته است از محیط زیست گرفتـه تـا بهـم زدن روابط اصیل انسانی و نظام طبیعی رابطه انسان با محیط پیرامون خود، کـه فقـط بـه کـشاورزی و بـستر طبیعی آن یعنی روستا اشاره می کنیم .
در حال حاضر این نواحی هـر چنـد از ابـداعات و اختراعـات مربوط بی بهره اند و نیروی انسانی کارآزموده ای هم وجود ندارد، اما باز هم تأمین کنندٔە قسمتی وسیع از نیازهای فراوان و روزافزون جامعه ایرانی هستند، به علاوه این نکته مثبت هم وجود دارد که با توجه به توزیع جغرافیایـی دشت های ایران و همچنین توان آب و هوایی و علایق مردمان اگر فعالیت هـای تولیـدی بـا انتخـاب صـحیح کشت و شناخت نیازهای مناطق مختلف توأم باشد می تواند از جابه جایی تولیدات در مـسافات طولانـی و بـروز بسیاری از نابسامانی های حمل و نقل و افزایش هزینه جلوگیری نماید که به هر حال این خود نیز یک شـاخص مثبت اقتصادی محسوب می شود."