چکیده:
شهرها کانون اصلی رویدادها، کنشها، واکنشها و انواع تعاملات و مناسبات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و کالبدیاند و از سوی دیگر به عنوان یک پدیدۀ مدرن معرف جایگاه و نقش ملتها در روند توسعۀ تعاملات و مناسبات مذکور محسوب میشوند؛ بدین معنی که شکلگیری شهر و توسعۀ شهرنشینی ضمن اینکه متأثر از نتایج تصمیمگیریهای عمدتا سیاسی است، خود نیز پیامدهای فوقالعادهای در فرهنگ سیاسی و سیاست ملی، منطقهای و حتی جهانی دارد. لذا هدف این پژوهش بررسی و تبیین نقش رشد شهر و شهرنشینی در توسعۀ فرهنگ سیاسی است. در این راستا برای استخراج مؤلفه، شاخص و متغیرهای شهرنشینی و فرهنگ سیاسی و همچنین سنجش ارتباط و آثار مستقیم و غیرمستقیم آنها از روششناسی آمیخته بهره گرفته شده است. فرایند کلی پژوهش نیز به دو بخش تدوین و ترسیم مدل تأثیر شهرنشینی بر توسعۀ فرهنگ سیاسی و سنجش و آزمون میزان تأثیرگذاری شهرنشینی بر توسعۀ فرهنگ سیاسی تقسیم میگردد. در گام اول پژوهش، برای ترسیم اولیۀ مدل از روش دلفی سیاستی و در گام دوم نیز از پرسشنامه بهره گرفته شده است. به منظور سنجش روابط بین مؤلفههای پژوهش از آزمون ناپارمتریک اسپیرمن و برای برآورد آثار مستقیم و غیرمستقیم مؤلفهها بر توسعۀ سیاسی از روش تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که شهرنشینی و فرایند آن یکی از مؤلفههای زیربنایی توسعۀ فرهنگ سیاسی بهطور اخص و توسعۀ سیاسی بهطور اعم است. همچنین مؤلفههای مشارکت سیاسی، آگاهی سیاسی، آزادی بیان و اندیشه و دموکراسی، نهادسازی و تضعیف بنیانهای عشیرهای، قومی و جنسیتی هر یک تأثیر مستقیم و غیرمستقیم بر توسعۀ فرهنگ سیاسی داشتهاند. نیز متغیرهای بسیج اجتماعی و شکلگیری فضاهای عمومی و مجازی تأثیر غیرمستقیم بر توسعۀ فرهنگ سیاسی داشتهاند. از بین متغیرهای شهرنشینی، تضعیف بنیانهای قومی و عشیرهای با میزان ارتباط کل ۸۵۳/۱ بیشترین و بسیج اجتماعی با ۶۵۴/۰ کمترین تأثیر را بر توسعۀ فرهنگ سیاسی داشته است. از سوی دیگر، متغیر آزادی بیان و اندیشه به عنوان یکی از متغیرهای مؤلفههای توسعۀ فرهنگ سیاسی، با ۱۳۹/۱ بیشترین و دموکراسی با ۸۷۹/۰ کمترین تأثیر را بر توسعۀ فرهنگ سیاسی داشته است.شهرها کانون اصلی رویدادها، کنش ها، واکنش ها و انواع تعاملات و مناسبات اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی ، اجتمـاعی و کالبدی اند و از سوی دیگر به عنوان یک پدیدة مدرن معرف جایگاه و نقش ملت هـا در رونـد توسـعة تعـاملات و مناسبات مذکور محسوب می شوند؛ بدین معنی که شکل گیری شهر و توسعة شهرنشینی ضمن اینکه متأثر از نتایج تصمیم گیری های عمدتا سیاسی است ، خود نیز پیامدهای فوق العاده ای در فرهنگ سیاسی و سیاست ملی ، منطقه ای و حتی جهانی دارد. لذا هدف این پژوهش بررسی و تبیین نقش رشد شهر و شهرنشینی در توسعة فرهنگ سیاسی است . در این راستا برای استخراج مؤلفه ، شاخص و متغیرهای شهرنشینی و فرهنگ سیاسی و همچنـین سـنجش ارتباط و آثار مستقیم و غیرمستقیم آنها از روش شناسی آمیخته بهره گرفته شده است . فرایند کلی پژوهش نیـز بـه دو بخش تدوین و ترسیم مدل تأثیر شهرنشینی بر توسعة فرهنگ سیاسی و سنجش و آزمون میـزان تأثیرگـذاری شهرنشینی بر توسعة فرهنگ سیاسی تقسیم می گردد. در گام اول پژوهش ، برای ترسیم اولیة مدل از روش دلفـی سیاستی و در گام دوم نیز از پرسش نامه بهره گرفته شده است . به منظور سنجش روابط بین مؤلفه های پژوهش از آزمون ناپارمتریک اسپیرمن و برای برآورد آثار مستقیم و غیرمستقیم مؤلفه ها بـر توسـعة سیاسـی از روش تحلیـل مسیر استفاده شده است . نتایج پژوهش بیانگر آن است که شهرنشینی و فرایند آن یکی از مؤلفـه هـای زیربنـایی توسعة فرهنگ سیاسی به طور اخص و توسعة سیاسی به طور اعم است . همچنین مؤلفـه هـای مشـارکت سیاسـی ، آگاهی سیاسی ، آزادی بیان و اندیشه و دموکراسی ، نهادسازی و تضعیف بنیان های عشیره ای ، قومی و جنسـیتی هـر یک تأثیر مستقیم و غیرمستقیم بر توسعة فرهنگ سیاسی داشته اند. نیز متغیرهای بسیج اجتمـاعی و شـکل گیـری فضاهای عمومی و مجازی تأثیر غیرمستقیم بر توسعة فرهنگ سیاسی داشته انـد. از بـین متغیرهـای شهرنشـینی ، تضعیف بنیان های قومی و عشیره ای با میزان ارتباط کل ١.٨٥٣ بیشترین و بسیج اجتماعی با ٠.٦٥٤ کمترین تأثیر را بر توسعة فرهنگ سیاسی داشته است . از سوی دیگر، متغیر آزادی بیان و اندیشه به عنـوان یکـی از متغیرهـای مؤلفه های توسعة فرهنگ سیاسی ، با ١.١٣٩ بیشترین و دموکراسی با ٠.٨٧٩ کمترین تأثیر را بر توسـعة فرهنـگ سیاسی داشته است .
خلاصه ماشینی:
"تأثیرهای متقابل مؤلفه های شهرنشینی و توسعة فرهنگ سیاسی ١ نتایج بیانگر آن است که دو مؤلفة نهادسازی و تضعیف بنیان های قومی و عشیره ای با مؤلفة توسعة فرهنـگ سیاسـی دارای ارتباط مستقیم بوده و دو مؤلفة بسیج اجتماعی و شکل گیری فضاهای عمومی و مجازی فاقد ارتباط مسقیم بوده اند.
در گام دوم تحلیل بر اساس مدل مفهومی تحقیق ، عامل مشارکت سیاسی به عنوان متغییر وابسـته و عوامـل بسـیج اجتماعی ، نهادسازی ، شکل گیری فضاهای عمومی و مجازی و تضعیف بنیان های عشیره ای - قومی و جنسیتی به عنـوان متغییرهای مستقل در نظر گرفته شده اند (شکل ٥).
نتیجه گیری با توجه به موضوع این پژوهش که بررسی تأثیرات ابعاد مختلف شهرنشینی بر توسعة فرهنـگ سیاسـی در ایـران اسـت ، نتایج تحقیق که به مدد تلفیق روش های کمی و کیفی حاصل شده است ، نشان می دهد که شهرنشینی در ایران بـه ویـژه در دهه های اخیر هر چند خود معلول فرایندهای مختلف داخلی و جهانی بوده است ، بر توسعة سیاسـی و بـه ویـژه توسـعة فرهنگ سیاسی که مدخلی بر توسعة سیاسی در یک نظام و ساختار اجتماعی است ، تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم داشـته است .
نتایج مدل تحلیل مسیر مربوط به مؤلفه های پژوهش نیز بیانگر آن اسـت کـه مؤلفـه هـای شهرنشـینی نهادسـازی و تضعیف بنیان های قومی و عشیره ای به صـورت مسـتقیم و غیرمسـتقیم بـر توسـعة فرهنـگ سیاسـی تأثیرگـذار بـوده و مؤلفه های بسیج اجتماعی و شکل گیری فضاهای عمومی و مجازی به صورت غیرمستقیم بر مؤلفه هـای توسـعة فرهنـگ سیاسی تأثیرگذارند."