خلاصه ماشینی:
"در این گفتوگوهای مکتوب که تبدیل به یکی از مهمترین مناظرات قرن بیستم شد و مورد توجه بسیاری از اصحاب علوم اجتماعی نیز قرار گرفت، هابرماس تلاش کرد نشان دهد که هر چند هرمنوتیک در تفسیر هنر و فرهنگ مفید است و میتوان از آن برای رویکرد تاملی در علوم اجتماعی در برابر رویکردهای پوزیتیویستی رایج بهره برد، اما با این حال دارای نواقص و نارساییهایی نیز هست و گزینه مناسب، نقادی ایدئولوژی به همان سبک نسل دوم مکتب فرانکفورت و هابرماس است.
هرچند بحث از دریدا را باید به مجال دیگری واگذار کرد، اما هابرماس در باب اتهام نسبیگرایی به همان چیزی توجه دارد که دریدا، و آن عبارت است از نگاه پدیدارشناسی ـ هرمنوتیک به زبان.
اما آیا این دیدگاه هابرماس نیست که به فضای نقد و گفتوگوی امروزی نزدیکتر است؟ آیا با هرمنوتیک میتوان دل به نقد و ارزیابی مباحث موجود در علوم اجتماعی بست؟ در پاسخ باید به چند دقیقه توجه کرد.
منــابع: 1- احمدی، بابک(1384) هایدگر و تاریخ هستی، تهران، نشر مرکز، چاپ سوم 2- پالمر، ریچارد(1387) علم هرمنوتیک، حنایی کاشانی، سعید، تهران، انتشارات هرمس، چاپ چهارم 3- ریختهگران، محمدرضا(1386) گادامر و هابرماس، فلسفه تحلیلی(متخذ از فصلنامه ارغنون، شماره 7و8، پاییز و زمستان 1374)، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صص 436-417 4- Heidegger, Martin,(1977) The Age of the World Picture, Lovitt, William, The Question Concerning Technology and Other Essays, Garland Publishing, Inc. New York, pp 115-154 5- Pusey, Michael, (2003) Jürgen Habermas, New York, Ellis Horwood Limited 6- Sherratt, Yvonne, (2006) Continental Philosophy of Social Science, New York, Cambridge University Press پی نوشت: 1- هرچند هابرماس خود را منتقد هایدگر میداند، اما در بحث از تکنولوژی، همچون برخی دیگر از متفکران مکتب فرانکفورت، متاثر از هایدگر است."