چکیده:
این مقاله به نقش قرآن در عرصه الهیات و علم در دو بخش به هم مرتبط تنظیم گردیـده است . بخش اول آن مربوط به نوآوری ها در علم کلام اسلامی است .بخش دوم آن مربـوط بـه نوآوری در فلسفه اسلامی می باشـد . نـوآوری در علـم کـلام خـود نیـز دارای دو زیـر مجموعـه است .نوآوری در خود اصل قرآن به عنوان یک کتاب آسمانی درکنار سایر کتـب شـرایع آسـمانی دیگر مانند اوستا،تورات وانجیل ، که حول شش موضوع میان کتاب های ذکر شده با قرآن مقایسه گردیده شده .دراین قسمت بحث هایی مانند : معجزه قولی، جامعیـت محتـوا ، نـو مانـدن و عـدم کهنگی قرآن ،انتساب به پیامبران ،تاریخ تالیف ، و نوع نزول آن بررسی گردیـده اسـت .در قـسمت دیگراین بخش مباحث مربوط به محتوای قرآن طرح گردیده اس ت . محتوای قرآن موجب نوآوری موضوعاتی در علم کلام شده است ،که به برخی از موارد آن پرداخته شده و بـه صـورت مقایـسه ای همین موضوعات در سایرشرایع الهی اهل کتاب به صـورت مختـصر مطـرح شـده اسـت .در بخش دوم به پنج موضوع مهم و اساسی در فلـسفه (تاسـیس فلـسفه اسـلامی،امکان معرفـت و یقین ،وحدت حق تعالی،برهان وجوب وامکان و تجربه به عنوان یکی ازراههای کسب یقین ) اشاره شده است . موضوعاتی که بعضا در حقیقت از موضوعات عام فلسفه است .
خلاصه ماشینی:
"اما قرآن این نوآوری را دارد که تمام آیات آن بـر شـخص پیـامبر اسـلام نـازل شـده است و ایشان برای محفوظ نگاه داشتن آن با توجه به این که در زمـان ظهـور اسـلام تعـداد کسانی که سواد خواندن داشتند کم و کمتر از آن تعداد کـسانی کـه سـواد نوشـتن داشـتند بسیار معدود بود اما پیامبر اسلام در چنین جوی ضمن بیان ثواب حفـظ قـرآن ، بـه مـسلمین دستور حفظ قرآن را دادند،اما از آنجا که این شیوه نمی توانست دقیق وبرای نسل های بعـد باقی بماند لذا پیامبر اسلام همزمان با دریافت وحی علاوه بـر حفـظ ،کاتبـانی را بـرای ایـن منظور در نظر گرفته بودند که آیات نازل شده را می نوشتند .
د) مشارکت مردم در تالیف " قرآن " ؛ قرآنی که به عنوان دلیل و بینه بر نبـوت پیـامبر اکرام است ؛ مشارکت مردم در تدوین آن با توجه به فقر شدید بی سوادی که در محـیط و زمان ظهور پیامبر اسلام وجود داشت ، واقعـا یـک حرکـت جدیـد و نـوی بـو د کـه انجـام گرفت و قطعا مصالحی را در بر داشته که ممکن است برخی از آنها در دسـترس بـشر قـرار گیرد به عنوان مثال ایجاد انگیزه برای آموختن سواد در کنار آمـوزه هـای دعـوت بـه علـم آموزی ، زمینـه آزاد سـازی اسـراء ،سـفرهای علمـی و حتـی تاسـیس علـوم جدیـد توسـط مسلمانان و .....
این برهان درمیان فلسفه اسلامی مورد توجه تمام فلاسفه بزرگ بعد از ابن سینا ماننـ د شیخ اشراق (در تلویحات )،خواجـه طوسـی و صـدرالمتالهین قـرار گرفـت بـه گونـه ای کـه امروزه از آن تقریر های متعددی وجود دارد و ملا صدرا باتوجـه تـدقیق هـای خـوداز ایـن برهان نام تقریر خود را برهان صدیقین نامید ."