چکیده:
هر گونه تغییر و تحول سازندهای در محیط های شهری بدون توجه به پرورش نیروی کارآمد و تشکیل سرمایه انسانی انجام شدنی نیست و نیروی انسانی کارآمد در سایه فرصت های برابر آموزشی به بار خواهد نشست. شهر زاهدان با یک سابقه خیلی کوتاه در شهرنشینی، طی دهههای اخیر رشد ناموزنی داشته، که زمینه ساز نابرابری اجتماعی به ویژه در امکانات آموزشی در بین شهروندان و مناطق میباشد. نتایج این مقاله نشان میدهد بین مناطق شهر زاهدان در برخورداری از امکانات آموزشی تفاوت فاحشی وجود دارد و منطقه دو شهرداری به عنوان برخوردارترین منطقه و مناطق یک و سه به عنوان مناطق محروم از این حیث محسوب میشوند. در میان شاخصهای مورد بررسی بیشترین اختلاف در برخورداری از امکانات آموزشی در بین مناطق به لحاظ شاخص مراکز آموزش عالی غیر دولتی با ضریب 82/1 و کمترین اختلاف در میان شاخصها در سرانه مهد کودک و پیش دبستانی با 72/0 میباشد. در مجموع ضریب اختلاف برای تمامی شاخصهای مورد بررسی در سطح بالایی بوده که نابرابری شدیدی را در توزیع سرانه های آموزشی در بین مناطق شهری تبیین می کند. از نتایج دیگر پژوهش حاضر این است که، درطیدههیاخیر،روندتوزیعو سازمان یابی امکانات آموزشی در شهر زاهدان به سمت عدم تعادل و تمرکز گرایی در منطقه دو و تشدید نابرابریها و در نتیجه گسستگی بیشتر عدالتفضایی بین مناطق در جریان است. و این می تواند هشدار جدی به دست اندرکاران امور شهری و برنامه ریزان آموزشی باشد.
خلاصه ماشینی:
از نتايج ديگر پژوهش حاضر اين است که ، در طي دهه ي اخير، روند توزيع و سازمان يابي امکانات آموزشي در شهر زاهدان به سمت عدم تعادل و تمرکز گرايي در منطقه دو و تشديد نابرابريها و در نتيجه گسستگي بيشتر عدالت فضايي بين مناطق در جريان است .
پراکندگي اقشار مختلف در شهر زاهدان در مناطق و محلات تا حدودي روشن کننده ي نيازها و خواسته هاي اجتماعي در نقاط مختلف شهر است که توجه به اين نيازها در برنامه ريزي شهري ، توزيع امکانات عمومي در جهت برقراري عدالت و در نهايت نيل به توسعه پايدار شهري ضروري و موفقيت آميز خواهد بود.
در اين قسمت براي پاسخگويي به فرضيه اول يعني بين مناطق شهري زاهدان به لحاظ برخورداري از امکانات آموزشي تفاوت فاحشي وجود دارد، از شاخص توسعه يافتگي موريس که از جديدترين الگوهاي رسمي بکار گرفته شده در سطح جهاني است ، استفاده مي شود.
در مجموع ضريب اختلاف براي تمامي شاخص هاي مورد بررسي در سطح بالايي بوده که نابرابري شديدي را در توزيع سرانه ها آموزشي در بين مناطق شهري را تبيين مي کند؛ و به نظر مي رسد با توسعه روزافزون شهر زاهدان بر ميزان نابرابريها نيز افزوده مي شود.
همچنين در طي دهه ي اخير، روند توزيع و سازمان يابي امکانات آموزشي با استفاده از ضريب آنتروپي در شهر زاهدان به سمت عدم تعادل و تمرکزگرايي در منطقه دو شهري و تشديد نابرابريها و در نتيجه گسستگي بيشتر عدالت فضايي بين مناطق در جريان است .