چکیده:
امروزه نیازها و خواسته های مشتریان و اولویتهای تولیدی بسرعت در حال تغییر است و استراتژی بنگاههای اقتصادی نیز متناسب با این تغییرات باید تغییر نماید. لذا این عوامل باعث شدند تا بنگاههای اقتصادی با چالشهای جدیدی روبرو شوند و از روشها و تکنولوژی های متفاوتی جهت پاسخگویی به نیاز مشتریان استفاده نمایند که تولید ناب و تولید چابک مهمترین این استراتژی ها می باشند. تولید ناب روشی است که در آن بهبود مستمر فرایندهای تولیدی و کاهش ضایعات و هزینه ها و افزایش کیفیت توجه می شود در حالی که تولید چابک از یک رویکرد تکامل یافته تولید ناب است و به انعطاف پذیری تولید و پاسخگویی سریع به نیازهای مشتری توجه می نماید. در این پژوهش به تبیین نظری و مطالعه تطبیقی دو سیستم تولید ذکر شده پرداخته می شود
خلاصه ماشینی:
به زبان ساده وقتی شاخص برنده شدن هزینه باشد رویکرد ناب بسیار قدرتمند است ، در حالیکه وقتی افزایش خدمات و ارزش افزوده بیشتر برای مشتری ، الزامات اولیه برای موفقیت در بازار هستند، احتمال اینکه چابکی فاکتور حیاتی و بحرانی باشد بسیار بالاتر است لذا الگوهای ناب و چابک امروزه مورد توجه بسیاری از شرکت های تولیدی که به دنبال بهبود در عملکردشان هستند قرار گرفته است به این منظور محققیق بر صدد درآمدند تا در این پژوهش به تبیین نظری و مطالعه تطبیقی سیستم های نوین تولید (تولید ناب و تولید چابک) بپردازند تا زمینه آشنایی بیشتر این سیستم های تولید را برای سازمان های ایرانی فراهم نمایند.
در این تفکر هریک از عوامل تولید مواد، نیروی انسانی ، قطعات ، ماشین آلات و زمان که بیش از حداقل مورد نیاز استفاده شود و ارزش افزوده ای برای محصول ایجاد نکند اتلاف نامیده می شود و باید حذف شود (womack & etal, 1990) هنری فورد در کتاب خود به نام «امروز و فردا» می نویسد هرچیزی که ارزش افزوده ای ندارد، جزء اتلاف است (غلام زاده، 1385).
پی بردن به اهمیت این مفهوم به ما در جهت درک تاثیر نگرش یک سیستم به نگرشهای دیگر کمک می کند (بختیاری و گودرزی، 1388) بنابراین با توجه به گوناگونی سیستم ها تفکر ناب دارای اصولی به شرح زیر است: نحوه تعیین ارزش هر محصول 42 ، شناسایی جریان ارزش محصول 43 ، ایجاد حرکت بدون وقفه در زنجیره تولید 44 ، پیگیری کمال 45 .