چکیده:
تفسیر مراغی از تفاسیر مهم معاصر است. مولّف آن احمد مصطفی المراغی رئیس اسبق دانشگاه الازهر و از شاگردان مکتب تفسیری المنار است. مفسّر با تکیه بر مبانی و روشهایی به تفسیر آیات قرآن پرداخته است. حجیّت ظواهر کتاب، عدم حجیّت اخبار آحاد در تفسیر، عدم تحریف قرآن، ممنوعیت تفسیر به رای و اعتقاد به تناسب آیات، از مبانی تفسیری وی بهشمار میرود. وی در مواردی مانند تفسیر آیه 3 و 4 فیل و آیه 65 و243 و 259 بقره به مبانی تفسیری خود ملتزم نبوده است و در مواردی مانند تفسیر آیه 55 آلعمران، اخبار متواتر و یا اخبار محفوف به قراین صدق نزد اهل سنت را نادیده گرفته و آیات را بر خلاف ظاهر و بر خلاف آن روایات تفسیر نموده است. ایشان در روش تفسیری خود از روشهای مختلف تفسیری بهره برده است. در این مقاله برخی از برداشتهای تفسیری وی، که متاثر از اندیشههای وهابیت یا ناشی از تحلیل مادی آیات است، نقد شده است.
خلاصه ماشینی:
"وی در رابطه با ذکر روایات اسباب نزول در تفسیر خود مینویسد: «ما در ذیل معنای کلی آیات، اسباب نزول آیات را در صورتی که نزد مفسران به ماثور صحت داشته باشد ذکر کردهایم» (مراغی، بیتا: 1 / 17) اما بررسیها نشان میدهد که وی نتوانسته به این گفته خود عمل کند؛ زیرا وی گاه سبب نزولی را که براساس مبانی اهلسنت، متواتر و یا حداقل مستفیض و با اسناد صحیح و معتبر نقل شده، نادیده گرفته و آیه را بدون اشاره به آن سبب نزول، تفسیر میکند؛ برای نمونه کافی است به تفسیر ایشان در ذیل آیه 55 مائده که به آیه ولایت مشهور است، مراجعه شود، گویا که اساسا در این زمینه سبب نزولی وجود نداشته و یا سبب نزول نقل شده، نزد مفسران اهلسنت اعتباری ندارد، درحالیکه نزول این آیه در پی بخشش انگشتر به سائل توسط امام علی× در رکوع نماز، نزد فریقین معروف و دستکم از 24 طریق در منابع مختلف اهلسنت نقل شده (بنگرید به: بحرانی 1422: 2 / 5؛ حسکانی، 1412: 1 / 218) که شماری از این طرق براساس مبانی رجالی اهلسنت از اعتبار برخوردار است (بنگرید به: حسینی میلانی، 1414: 20 / 42؛ زحیلی، 1418: 6 / 232) از این رو عبداله محمود در پانوشت تفسیر مقاتل بن سلیمان مینویسد: اورد السیوطی فی الدر المنثور روایات صحیحه عن عبدالرزاق و غیره توید ان الآیه نزلت فی علی بن ابیطالب (مقاتل، 1423: 1 / 485) و برخی از عالمان اهلسنت نیز به استناد همین عمل امیرالمؤمنان×، اطلاق عنوان زکات بر صدقه و انفاق استحبابی و نیز عدم ابطال نماز با اینگونه کارها که فعل کثیر به حساب نمیآید را استفاده کردهاند (بنگرید به: طبری کیاهراسی، 1405: 3 / 84؛ جصاص، 1405: 4 / 102؛ ابو السعود، بیتا: 3 / 52؛ قرطبی، 1364: 6 / 222) و شماری از بزرگان اهلسنت هم، ادعای شیعه مبنی بر اجماع و اتفاق مفسران بر نزول آیه یادشده درباره امام علی× را نقل نموده و با اینکه در مقام نقد و مناقشه بودهاند نقد و مناقشهای نکردهاند، بزرگانی همچون ایجی (م."