چکیده:
خواجه نصیرالدین طوسی، یکی از بزرگ ترین نظریه پردازان اخلاق شیعی، سه پایه مستحکم برای اخلاق پایه ریزی نموده که مبانی اخلاق اسلامی را کامل نشان می دهد. وی در کتاب اخلاق ناصری، به پی روی از ارسطو و ابن مسکویه با عقل و استدلال، پایه فلسفی نظریه خود را استوار ساخته و در کتاب اخلاق محتشمی، مبنای شرعی دیدگاه خود را با استناد به آیات و روایات بنا نموده و در اوصاف الاشراف، مبنای عرفانی آن را پایه گزاری کرده و به نظریه ای تلفیقی بین اخلاق و عرفان رسیده است که مراتب کمال آن را نشان می دهد. این نظریه پردازی نشان می دهد که یکی از ابعاد شخصیت خواجه جنبه عرفانی بوده و کمال اخلاق را با عرفان میسر دانسته و اخلاق عرفانی شیعی را به عنوان کامل ترین جلوه اخلاق اسلامی نشان داده است که برای تخلق به اخلاق الهی، از تزکیه نفس و تعالیم نجات بخش قرآن کریم و ائمه اطهار استفاده می شود.
خلاصه ماشینی:
"(طباطبائی، 1383، ص272) خواجه در اخلاق، از ارسطو، ابن مسکویه، فارابی و ابن سینا استفاده کرده، اما در سطح آنها باقی نمانده و اخلاق را در عرفان شیعی در کمال دیده است؛ چنانکه خود در اخلاق ناصری نوشته: «آنچه در این کتاب تحریر میافتد از جوامع حکمت عملی، بر سبیل نقل از حکمای متقدم و متأخر بازگفته میآید، بی آنکه در تحقیق حق و ابطال باطل شروعی رود یا به اعتبار معتقد ترجیح رأیی و تزییف مذهبی خوض کرده شود.
(طوسی، 1409، ص444) خواجه با طرحی از پیش تعیین شده، به استحکام اصول عقاید میپردازد؛ ابتدا همة این اصول را با استدلالهای عقلی اثبات میکند، سپس برای آنها مدارک شرعی از کتاب و سنت میآورد و گویی خواننده را بهتدریج، ارتقا میدهد و در پایان، همان مباحث را عرفانی بیان میکند و از کشف و شهود نیز به عنوان کاملترین سند اثبات عقاید شیعی بهره میگیرد.
اخلاق و عرفان شیعی اخلاق عرفانی در دیدگاه شیعی، از قرآن کریم و احادیث رسول اکرم( و ائمة اطهار( اخذ گردیده و همة بزرگان شیعه در آثار اخلاقی خود، به همین شیوه عمل نموده و خواجه طوسی نیز در اخلاق محتشمی و اوصاف الاشراف همین روش را دنبال کرده است.
این اخلاق شیعی همان حقیقت اخلاق اسلامی است که با عرفان تلفیق شده و تجسم یافته است؛ چنانکه آمده: بهترین علاجها، که علمای اخلاق و اهل سلوک از برای این مفاسد اخلاقی فرمودهاند، این است که هر یک از این ملکات زشت را که در خود میبینی، در نظر بگیری و بر خلاف آن تا چندی مردانه قیام و اقدام کنی و همت بگماری برخلاف نفس تا مدتی، و بر ضد خواهش آن رذیله رفتار کنی و از خدای تعالی در هر حال، توفیق طلب کنی که با تو اعانت کند در این مجاهده."