چکیده:
روسها از اواخر حکومت صفوی در فکر الحاق منطقة قفقاز به قلمرو سرزمینی خود بودند و بر اساس معاهدة گلستان، به بخشی از خواستة خود رسیدند. تلاش آنها برای رساندن مرزهای خود به رود ارس و کوشش جناحی از دربار ایران ـ که حول عباسمیرزا جمع شده بودند ـ برای بازپسگیری مناطق ازدسترفته و به ثمر نرسیدن مذاکرات، زمینهساز آغاز دورة دوم جنگهای ایران و روسیه شد. جناح عباسمیرزا برای منفعل کردن گروه مخالف نبرد، درصدد برآمد از طریق روحانیون به اقدامات خود صبغة دینی ببخشد. روحانیون اصولی شیعه نیز که دفاع از کیان اسلام و سلطان شیعه در برابر «کفار» را وظیفة دینی خود میدانستند، پای در میدان نهادند که حاصل آن، اعلام جهاد در برابر روسها و شرکت فعال در جبهههای نبرد بود. در آغاز جنگ، با غافلگیری روسها و حاکم شدن روحیة جهادی، ایرانیان بهطور موقت به پیروزیهایی دست یافتند؛ اما بهمرور با صفآرایی مجدد روسها و بروز اختلاف بین روحانیون و عباسمیرزا و سستی فرماندهان ایرانی در کار نبرد، قشون ایران در جبهههای گوناگون متحمل شکست شد. با پیشروی بخشی از نیروهای روسی بهسمت تبریز، برخی از نخبگان شهر به ریاست میرفتاح از روحانیون سرشناس شهر، که از حکومت قاجار ناراضی بودند، بدون هیچ مقاومتی تبریز را به روسها تسلیم نمودند. در این مقاله، با بهرهگیری از روش تحلیلی تاریخی، نقش روحانیون در آغاز نبرد با روسیه، حضور عملی ایشان در صحنههای نبرد، و کارکرد علما در تسلیم تبریز و نتایج حاصل از آن تبیین میگردد.
خلاصه ماشینی:
"روحانیون و علمای طراز اول این دوره، اگرچه حکومت قاجار را مشروع نمیدانستند، ولی چون شاهد ازدست رفتن سرزمینهای اسلامی بودند، و از سویی در خود نیز شرایط لازم برای تشکیل حکومت و لشکرکشی در برابر روسها را نمیدیدند، به درخواست فتحعلیشاه و عباسمیرزا پاسخ مثبت دادند و رسایل و فتاوایی برای مقابله با روسها نوشتند و بهدست قاجارها دادند.
(نوائی، 1377، ج2، ص243) بدین ترتیب، جنگ ایران و روسیه موافق سیاست آنها بود تا این دو کشور را که خطری برای هندوستان بودند، به جان هم بیندازند؛ اما بعد که قاجارها شکست خوردند و تبریز به اشغال روسها درآمد و احتمال لشکرکشی آنها به تهران میرفت، مکدونالد وزیر مختار انگلستان از تصرف ایران و نزدیکی روسها به هندوستان بیمناک شد و با درخواست وی فتحعلیشاه حاضر به صلح با روسیه شد و مکدونالد واسطة این صلح گردید.
(فسائی، 1382، ج1، ص731) اعتضادالسلطنه، روحانیون را عامل اصلی فرار قوای ایرانی میداند؛ چون نبرد گنجه شدت گرفت و «طالبان جهاد» در آن شرکت داشتند، «آنها که کین روس را اصل دین میدانستند و میسراییدند و اقتلوهم حیث وجدتموهم، چون آنچه خواستند نتوانستند، جملگی متفقالقول گفتند: الفرار مما لا یطاق من سنن المرسلین؛ در حال افتان و خیزان گریزان شدند و روسیه را مضمون این بیت ورد زبان (شعر) شیخ تشریف ببر بزم شراب است اینجا دامنت تر نشود، عالم آب است اینجا» (اعتضادالسلطنه، 1370، ص155) اشتباه استراتژیک عباسمیرزا سبب شد لشکر ایران که «غازیان» هم در بین آنها بودند، ازهم بپاشد و فرار کنند."