چکیده:
ایده مثل افلاطونی ، که راهی برای رهایی از برخی اشـکالات مربـوط بـه شـناخت اشیا، توجیه کثرات و یافتن مبدا نهایی ثابت برای موجودات متغیر بود، چندان طول نکشید که در عرصه معرفت شناسی و شناخت اشیا دشواری های بسیاری پدید آورد. در دنیای اسلام ، نظریـه مثـل افلاطـونی مخالفـان و موافقـان نامـداری دارد. سـه فیلسوف بزرگ عالم اسلام ، ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا، هر یک به تفصـیل بـه این مسئله پرداخته اند. ابن سینا به جـد آن را نادرسـت دانسـته و دو فیلسـوف دیگـر تلاش بسیاری در اثبات آن کرده اند. از آنجایی که نظریه مثـل افلاطـونی پیونـدی وثیق با نظریه صدور کثرات از واحد حقیقی دارد، پژوهش حاضر می کوشـد ضـمن بررسی دلایل مخالفان و موافقان ، تنگناهای پـیش روی نظریـه صـدور کثـرات از واحد حقیقی را، با توجه به ایده مثل افلاطونی ، تبیین کند.
خلاصه ماشینی:
"در این مقاله کوشیده ایم یکی از این جنبه های مهم را بررسی کنیم و نشان دهیم که از دیدگاه حکمای اسلامی ابطال یا اثبات این نظریه ، خود نیازمند برهان است و براهین اثبات یا ابطال آن باید از جهت صدور کثرات از واحد حقیقی نیز اقامه شود، به گونه ای که مـدافع این نظریه باید صدور سلسله عقول را به گونه ای تحلیل و اثبات کند که منتهی به صـدور عقـول عرضی و متکافئه شود؛ چه اینکه در سوی انکار آن باید نادرستی عقول عرضـی متکافئـه تبیـین شود.
زیرا ستارگان این فلک ، زیاد هستند و کثرت بسیاری دارد، حـال آنکـه عقـل دوم آن قدر کثرت ندارد که وافی به صدور آن همه کثرات باشد، زیرا نهایت کثرتی که ابن سینا اثبات کرد کثرت وجود و ماهیت و تعقل ذات و تعقل مبدأ بود و با ایـن نحـو کثـرت اعتبـاری نمی توان به توجیه کثرت خارجی و بسیار فلک هشتم پرداخت (همان ).
فخر رازی ، که توجه و پی جویی های نقادانه و اشـکالات او در مسائل فلسفی و کلامی شهره دانش پژوهان علوم عقلی اسـت ، بـا تأثیرپـذیری از ابن سـینا پذیرش مثل افلاطونی را به معنای قبول اتصاف فرد واحد به صفات متضـاد می دانـد و می گویـد درستی نظریه مثل به معنای این است که موجودات مجرد ناقص تر از موجودات مادی باشند، زیرا چنان که ابن سینا بیان کرد، تحقق رابطه علی و معلولی بین دو فـرد از یـک نـوع امکـان نـدارد و چنانچه فرد عقلانی نوع ، رابطه ای با افراد مادی نوع نداشته باشد، موجودی فاقـد اثـر، معطـل در آفرینش و فروتر از موجود مادی خواهد بود، امری که بطلان آن بدیهی است (فخر رازی ، ١٤٢٩: ١١٠."