چکیده:
تألیف کتاب«کتابخانه و کتابداری»گرچه اقدامی ضروری برای درسی با همین نام در رشتهء کتابداری محسوب میشود.در تدوین آن نکاتی وجود دارد که نمیتوان نادیده گرفت.اصولا،از آنچه که شیوهء متداول تألیفاتی از این دست در بین نویسندگان ما اغلب همراه با استناد و اعتماد بیشتر به منابع غربی است،و غربیها نیز با جهانبینیهای خود سعی میکنند در نگارش مطالبی که به نحوی در ارتباط با تاریخ تمدن و فرهنگ و علم است.پیوسته از خود شروع و به خود ختم کنند.و در این میان نه تنها همیشه غرب است که شاخص و در مرکز توجه قرار دارد.بلکه اقوام و ملتهای دیگر-به خصوص مسلمانان-به حاشیه رانده شده و مورد بیتوجهی،و حتی بیمهری،قرار میگیرند.این یک سونگریها و کوچک شمردن دیگران،که از ویژگیهای این نوع آثار غربی است، خودبهخود به متون نویسندگانی که اعتمادشان بیشتر به منابع غرب است راه یافته و بهطور آشکاری بر آن سایه میاندازد؛و به همان نسبت نیز میان این متون و واقعیات فاصله برقرار میکند.بههرحال،مقالهء حاضر بر آن است که در طی چهار بخش عمدتا به بررسی اینگونه تأثیرات در کتاب«کتابخانه و کتابداری»بپردازد.
خلاصه ماشینی:
"فرهنگ است-باید نقش مسلمانان در این زمینه آنچنان ترسیم گردد که حتی دوران
دنیای اسلام تولید کتاب توسعه یافت»،در ادامهء آن آمده است که«در این زمان مراکز
از آنجا که منابع موجود برای اثبات سهم مهم ایرانیان در تمدن اسلامی زیاد است جهت
8. در صفحهء 142،ضمن اشاره به«عضد الدوله»و کتابخانهء بزرگی که ایجاد کرد، تاریخ آن«قرن چهاردهم»نوشته شده است که باید اصطلاح گردد؛زیرا اولا«عضد الدوله»
در مورد تاریخ کتابخانهها نیز قضیه به همین شکل است:«در اروپا حدود 10
این در حالی است که تمام دستاوردهای غرب در زمینهء کتاب و کتابخانه در طول
تاریخ علم و تمدن اسلامی بسیار کمرنگ و به شکل فرعی منعکس کرده است.
اسلامی کتابخانهء بیت الحکمه در بغداد بود،که گرچه به دلایل خاصی مورد توجه هارون و مأمون بود،«به دست ایرانیان تأسیس گردید و به دست آنان اداره میشد و کسانی که به
عموم قرار داشته چون بسیار مقدم بر تأسیس کتابخانهء عمومی در غرب است از نظر
بود:»دوره امویان سراسر با بدویت گذشت،زیرا دولت بنی امیه دولت عربی بدوی بوده، مسلمانان تا اوایل قرن دوم هجری به جهاتی که خواهیم گفت جز قرآن کتاب دیگری
این کتاب هماکنون موجود است و به فارسی نیز ترجمه شده
شهید مطهری در بخش سوم کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران در این زمینه شاهد مثال
سبب است که میبینیم شعلههای فروزان علم در تمدن اسلامی یکی پس از دیگری به
افراد بیشماری گفته و کردار آنها را سرمشق قرار میدادند و از گفتهء خلیفه دوم عمر بن خطاب شاهد میآوردند که زمانی گفته بود:اگر کتابی مطالبی نظیر کتاب خدا(قرآن)را"