چکیده:
«شاهنامه» فردوسی تنها منظومهای حماسی در توصیف جنگها و شرح حال شاهان و پهلوانان نیست؛ بلکه دربردارنده مفاهیم عمیق انسانی و اخلاقی نیز هست و از نظرگاه تعلیمی و حکمی درخور توجه و تحقیق است؛ از اساسیترین مفاهیم اخلاقی در «شاهنامه»، مفاهیم نیک و بد و کشاکش میان خیر و شر است. در این مقاله کوشش شده است مفاهیم و اندیشههای نیک و بد در «شاهنامه» فردوسی تعیین، توصیف و بررسی گردد. لذا دریافتهایم که اندیشههای نیک و بد همچون رشتهای نامرئی و ناگسستنی، بخشهای مختلف «شاهنامه» را به هم پیوند داده است و اساس شاهنامه بر پایه تبیین خیر و شر و نیکی و بدی در عرصههای مختلف و براساس تکامل اندیشگانی انسانی و عبور از دورههای مختلف اسطوره به تاریخ است. روش تحقیق از نوع کتابخانهای و تحلیل محتوایی بوده و روش انتخاب موضوع به شکل خوشهای است.«شاهنامه » فردوسی تنها منظومه ای حماسی در توصیف جنگ ها و شرح حال شـاهان و پهلوانان نیست ؛ بلکه دربردارنده مفاهیم عمیق انسانی و اخلاقی نیز هسـت و از نظرگـاه تعلیمی و حکمی درخور توجـه و تحقیـق اسـت ؛ از اساسـیتـرین مفـاهیم اخلاقـی در «شاهنامه »، مفاهیم نیک و بد و کشاکش میان خیر و شر است . در این مقالـه کوشـش شده است مفاهیم و اندیشه های نیک و بد در «شاهنامه » فردوسـی تعیـین ، توصـیف و بررسی گردد. لذا دریافته ایم که اندیشه هـای نیـک و بـد هـم چـون رشـته ای نـامرئی و ناگسستنی، بخش های مختلف «شاهنامه » را به هم پیوند داده است و اسـاس شـاهنامه بر پایه تبیین خیـر و شـر و نیکـی و بـدی در عرصـه هـای مختلـف و براسـاس تکامـل اندیشگانی انسانی و عبور از دوره های مختلف اسطوره به تـاریخ اسـت . روش تحقیـق از نوع کتابخانه ای و تحلیل محتوایی بوده و روش انتخاب موضوع به شکل خوشه ای است .
خلاصه ماشینی:
"به سخن دیگر آنچه که بر اساس خرد انجام گیرد عملی اهورایی است ، از همین روی است که فردوسی خرد را بالاترین نیکویی میداند: تو چیزی مدان کز خرد برتر اسـت خرد بر همه نیکوییهـا سـر اسـت (دف ١، ج ١، ب ٧٤) در نقطه مقابل ، عملی که از خرد دور باشد در حیطه اعمال شر محسوب میشود کـه به انسان آسیب میرساند: کسی کـو خـرد را نـدارد ز پـیش دلش گردد از کرده خویش ریـش (دف ١، ج ١، ب ١٧) به سخن دیگر، خرد مرز میان عمل نیک و بد است و هر نـوع گذشـتن از مـرز خـرد افتادن در ورطه عمل شر و بد معنا میدهد.
انگیزه و علل اصلی جنگ هـا و حتی علت پیروزی نیز داد است : کـه هـر کـو بـه بیـداد جویـد نبـرد جگـــر خســـته بازایـــد و روی زرد گر از دشمن ات بد رسد گر ز دوست بـــد و نیـــک را داد دادن نکوســـت ( د ف ٣، ص ٢٧٤، ب ١٤١١و ١٤١٢) صلح و آشتی اگرچه «شاهنامه » میدان جنگ هـای بـزرگ و سرنوشـت سـاز و افتخـارآمیز اسـت ، و حماسه بدون جنگ معنای چندانی ندارد، اما در این اثر همان میزان که به جنگ تأکیـد شده از ارزش های صلح و آشتی نیز سخن رفته و حتی گـاهی صـلح و آشـتی بـر جنـگ مرجح شده است : تو را آشتـی بهتــر آید ز جنـــگ فراخی مکـن بـر دل خـویش ننـگ (همان ، ص ٥٠، ب : ٦٨٢) پندار نیک پندار نیک نیز یکی از وجوه و اصول سه گانه گفتار، کردار و پنداری نیکی است که در دین زردتشتی جزو اصول و زیربناهای اخلاق قرار دارد."